بر اساس گزارشی که از سوی سازمان بین المللی کار در خصوص وضعیت کودکان کار انتشار یافته است، بیش از نیمی از کودکان کار در جهان۸۵ میلیون نفردر شرایط بسیار سختی بسر می برند. همچنین کمتر از ۱۷۱ میلیون کودکان کار در منطقه آسیا زندگی می کنند هنوز منطقه آسیا و اقیانوسیه بیشترین کودکان کار را در میان سایر مناطق جهان به طور تقریب ۷۸ میلیون و یا ۹.۳درصد از کودکان جهان را به خود اختصاص داده اند. بیشترین حوادث برای کودکان کار در منطقه صحرای افریقا اتفاق می افتد، ۵۹ میلیون کودک در این منطقه زندگی می کنند.
همچنین ۱۳میلیون کودک کار ۸.۸ درصد در کشورهای امریکای لاتین و ۹.۲ میلیون نفر ۸.۴ درصد در منطقه خاورمیانه زندگی می کنند. بخش کشاورزی همواره به عنوان مهمترین بخش اقتصادی بستر کار برای کودکان بود به طوری که ۹۸میلیون نفر۵۹درصد در این بخش کار می کنند. همچنین ۵۴ میلیون کودک در بخش خدمات و 12میلیون نفر در در بخش صنعتی به شکل غیر رسمی کار می کنند. تعداد کودکان کار دختر از سال ۲۰۰۰میلادی تاکنون ۴۰ درصد دختران و پسران ۲۵ درصد کاهش یافته است.طبق آمار رسمی ۱۵.۳ میلیون نفر کودک زیر ۱۸سال در کشور داریم که ۱۲.۳ میلیون نفر از آنان دانش آموز هستند و مابقی آنها کودکانی هستند که مشغول کار هستند . بسیاری از کودکان در کارگاهای قالی بافی هم کار میکنند و در این کارگاه ها کودکان هشت تا 9ساله روزانه 12 ساعت کار می کنند. در برخی از استانهای ایران میانگین سنی کودکان زبالهگرد تنها ۱۲ سال است . پدیده کودکان کار و خیابانی یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. گسترش پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را به یک اندازه به خود مشغول کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی چون نارسایی نهاده های اجتماعی کننده ای مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی، خانواده های کودکان خیابانی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه های زندگی شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سامان های مسوول و الگوهای نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند.
کماکان به عنوان مشکلی صعب العبور در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند . نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان خانم طاهره پژوهش عنوان کرد: متاسفانه علیرغم آنکه در سطح جهان آمار کودکان کار رو به کاهش بوده اما در ایران شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم و تا زمانی که ساختارهای اقتصادی کشور اصلاح و فقر ریشه کن نشود، این روند ادامه خواهد داشت. عزیزان این را در نظر داشته باشید که زمانیکه حداقل دستمزد یک کارگر ۸۰۰ هزار تومان است درحالیکه قیمت اجاره خانه ها سر به فلک میزند با یک محاسبه سرانگشتی می توان فهمید که با این میزان حقوق و دستمزد حتی نمیتوان یک سرپناه مناسب داشت و از حداقل ها بهره مند بود به این ترتیب وقتی از اوضاع اقتصادی نا به سامانی که در کشور هست آگاهی وجود نداشته باشه و ساختارهای غلط را اصلاح نشود عجیب نیست که در آیین نامه مدعی آن شد که با پرداخت ماهیانه ۵۰ هزارتومان به هر کودک کار می توان آنان را به چرخه تحصیل برگردانده و از رشد این معضل در کشور جلوگیری کرد. متاسفانه کودکان کار درحال حاضر هزینه اجاره خانه و معیشت خانواده خود را تامین می کنند و اگر کار را از آنها بگیریم به طور کلی از صحنه روزگار محو خواهند شد؛ به همین دلیل است که مسئولین باید در جهت اصلاح ساختارها اقدام کنند. هر کودک باید تحت مراقبت و حمایت های خانواده از کودکی تا بزرگسالی قرار گیرد و بتواند با توجه به بالاترین استانداردهای جامعه رشد همه جانبه داشته و استعدادهایش شکوفا شود . این وظیفه حکومت جمهوری اسلامی است که به تضمین رشد کودکان در ایران دست به کار شود به این ترتیب مسئله کودکان کارنیز یک موضوع اجتماعی بوده که از فقدان مدیریت اجتماعی و نداشتن آمار های صحیح ناشی می شود و قابل تقلیل به قشر و گروه خاصی نیست. کودکان کار امنیت ندارند و وقتی یک کوک از ۱۰ سالگی مجبور به کار کردن می شود باید در ۳۰ سالگی بازنشسته شود . بجای هزینه کردن ثروتهای کشور در جاهای غیر لازم مثل پشتیبانی از گروههای جنگ طلب مثل حزب الله لبنان و یا دامن زدن به جنگ در خاور میانه باید و باید این منابع در جهت رشد و پشتیبانی از کشور و شهروندان ایرانی وقسمتی از آن در جهت حمایت از کودکان خرج شود . همانطور که همگی میدانیم ایران کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته پس باید به طور کامل مفاد آن اعلامیه را عمل کند ولی چیزی جز نقض حقوق کودکان را در ایران ما شاهد نیستیم . بعلاوه تعداد بسیاری از کودکان در ایران از اتباع کشور افغانستان هستند که در بسیاری از موارد این کودکان مدرک هویتی هم ندارند و حتی از تحصیل و آموزش هم باز مانده اند و در هیچ مرکز آموزشی هم آنها را به جهت تحصیل قبول نمیکنند تعداد جمعیتی این کودکان نزدیک بر ۶۰ درصد کودکان کار میباشد . بر اساس طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که در سه ماهه اول سال جاری صورت گرفت تنها ۳۶ درصد کودکان کار و خیابان حاضر در تهران ایرانی بودند . در این میان ۹۰ درصد آنان نیز تهرانی نبوده و از سایر استانها به تهران مهاجرت کرده بودند . با توجه به آمارهای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که در سه ماهه اول سال ۱۳۹۶ انجام شد اکثر کودکان ایرانی جذب شده در این طرح از استانهای خراسان جنوبی و رضوی و پس از آن نیز استانهای کرمانشاه، لرستان و بوشهر دارای بیشترین فراوانی بودند .تعداد کودکان کار و خیابان تهران بیش از سه هزار نفر است این در حالی است که مراکز سازمان بهزیستی پاسخگوی ساماندهی این تعداد کودک نیست. متاسفانه سوء مدیریت در کشور و عدم توجه به مسائل مهم و اصلی کشور و تامین اجتمایی شهروندان از مهمترین نکاتی است که حکومت جمهوری اسلامی به دلیل عدم دانش و آگاهی کامل و نداشتن افراد متخصص با آن در کشور دست به گریبان هستیم . به یاد داشته باشیم که انسانها به صلح نیاز دارند نه به بمب و موشک نه به تسلیحات کشتار جمعی نه به تفنگ کودکان در ایران مظلومترین دسته از شهروندان هستند که با توجه به کمی سن و سال این عزیزان آنها نمیتوانند خودشان جویای حق و حقوق انسانی خود باشند و این وظیفه ما فعالین حقوق بشر است که با استناد به کنوانسیونهای مربوطه من جمله کنوانسیون حقوق کودک از آنها حمایت های لازم را به عمل آوریم . چون با استناد به کنوانسیون تخصصی حقوق کودک به آسانی میتوان دریافت که کودکان دارای چه حقوقی هستند و قبل از آن با استناد به ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر که میتوان از آن به عنوان یک یک نقشه راه استفاده کرد . هرچند حکومت جمهوری اسلامی خود در ظاهر امر ایلامیه جهانی حقوق بشر را قبول دارد ولی در ورته عمل آن را اجرا نمیکند .
فعالین حقوق بشر میتوانند با آگاهی رسانی و تلاش در جهت افشا گری و موارد نقض حقوق بشر در ایران تلاش کنند . چون حکومت جمهوری اسلامی دارای یک ایدولوژی تاریخ مصرف گذشته است که دیگر هیچ جایگاهی در افکار شهروندان ایران ندارد و باید کشور با تغیرات اساسی در جهت رشد و تعالی حرکت کند چون اگر در مسیری که در حال حاضر در آن در حرکت است باشد چیزی جز نابودی کشور و گسترش فساد و رانت خواری را شاهد نخواهیم بود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر