۱۳۹۸ فروردین ۱۰, شنبه

سند افتخار سپاه در سیل گلستان چه بود؟

شامگاه چهارم فروردین ۱۳۹۸، گردان مهندسی و تخریب «حضرت ابوالفضل» وابسته به گروه «مهندسی ۴۵ جوادالائمه» نیروی زمینی سپاه پاسداران، بخشی از مسیر خط آهن گرگان-اینچه‌برون در شمال شهر آق‌قلا را در سه نقطه منفجر کردند.



علت انفجار، «رهاسازی آب انباشت‌شده در منطقه» اعلام شد. محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت «ستاد بحران استانداری» گلستان پس از ۴۸ ساعت به سپاه اجازه انفجار داد. او از این انفجارها به عنوان «انفجار امید» یاد کرد.

روز هفتم فروردین، گردان مهندسی و تخریب سپاه با دستور مستقیم محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه بخشی از جاده «چارقلی-گمیشان» را منفجر کردند تا راه خروج آب باز شود.

این دو انفجار به عنوان راه‌حل کاهش حجم آب در شهر آق‌قلا و جلوگیری از وقوع بحران در گمیشان از سوی رسانه‌های وابسته به سپاه، برجسته شدند و اسناد افتخار «مدیریت جهادی» سپاه نام گرفتند.

خط آهن گرگان-اینچه برون، بخشی از یک خط‌آهن مهم بین کشورهای ایران، قزاقستان و ترکمنستان است که در مجموع ۹۲۴ کیلومتر طول دارد و ۱۲۹ کیلومتر آن در ایران واقع شده است.

اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۲، در دولت احمدی‌نژاد، بخشی از فاز اول این پروژه که ۸۰کیلومتر بود، با اعتباری معادل ۱۳۰ میلیارد تومان افتتاح شد. آذرماه سال ۱۳۹۳ نیز حسن روحانی، رئیس جمهور ایران دوباره این خط آهن را افتتاح کرد. در مراسم افتتاح گفته شد که ۱۱۰میلیارد تومان دیگر برای تکمیل پروژه هزینه شده است. البته اعدادی در که درباره طول این پروژه اعلام شده، به شدت متناقض هستند و از ۸۰ کیلومتر تا ۱۵۰ کیلومتر را در بر می‌گیرد ولی آخرین عددی که به طور رسمی اعلام شده، ۱۲۹ کیلومتر است.

اما در روزهای پایانی آماده‌سازی این پروژه یعنی ۲۴ آذر ۱۳۹۳، سردار عبادالله عبداللهی، فرمانده وقت قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه پاسداران، در یک نشست خبری از اجرای پروژه خط آهن «گرگان-اینچه برون» به عنوان «اولین رکورد در کشور» یاد کرد و گفت: «در مدت کمتر از یک سال» این پروژه را ساخته‌اند.

همان ایام، سردار رمضان شریف، مسئول روابط عمومی کل سپاه نیز از این پروژه به عنوان «نقطه عطف تعامل دولت و سپاه» یاد کرد و گفت: «سرعت، کیفیت و دقت» نشانه‌های اقدامات قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه است.

اطلاعات سردار عبداللهی البته دقیق نبود و بیشتر شعاری بود. حرف و حدیث این پروژه از سال ۱۳۸۶ شروع شد و ۱۱ تیرماه ۱۳۸۶، توافق‌نامه احداث این پروژه بین رؤسای جهوری ایران و ترکمنستان و قزاقستان امضا شد. کلنگ این پروژه در ایران، اول تیرماه سال ۱۳۹۰ با حضور علی‌نیکزاد، وزیر وقت مسکن و شهرسازی به زمین زده شد.

قرارداد اجرای پروژه در داخل ایران، تیرماه سال ۱۳۹۰ ابتدا با «شرکت پارس انرژی» امضا شد و قرار بود این شرکت در طول مدت ۱۶۴ روز کار را به اتمام برساند ولی سال ۱۳۹۱ اعلام شد که قرارگاه خاتم‌الانبیا وارد این پروژه شده است. به عبارت دقیق‌تر، عملیات اجرایی این پروژه ۴۲ ماه طول کشید که از این مدت حداقل قرارگاه خاتم‌الانبیا ۳۰ ماه به طور مستقیم درگیر بود.

در واقع، پروژه‌ای که شامگاه چهار فروردین ۱۳۹۸ به یکی از مهم‌ترین عوامل تشدید بحران در جریان سیل آق‌قلا تبدیل شد، پروژه‌ای بود که قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه ساخته بود و از آن به عنوان نماد افتخار یاد می‌کرد و وقتی هم سه قسمت آن را منفجر کرد،‌ دوباره آن را به عنوان نماد افتخار توصیف کردند.

این در حالی است که نورمحمد تربتی‌نژاد، نماینده گرگان در مجلس، در جلسه ستاد مدیریت بحران استان گلستان که هفتم فروردین برگزار شد، گفته است این راه‌آهن در مسیر سیل قرار دارد زیرا در زمان ساخت «گذرگاه‌های آب» برای آن طراحی نشده است.

مسئولان سپاه در روزهای اخیر به جای پاسخگویی درباره بی‌توجهی فنی و کارشناسی در جریان ساخت این خط آهن، به این افتخار کرده‌اند که چند جا را منفجر کرده‌اند که آب رد شود.

این نمونه را می‌توان یکی از بهترین مدل‌ها برای چگونگی «مدیریت جهادی» در جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر دانست.

نکته مورد توجه اینکه حتی این افتخار هم از سوی حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران هم نفی شده است. او روز جمعه نهم فروردین در جلسه «شورای هماهنگی مدیریت بحران استان خوزستان» گفته است که از منطقه سیل‌زده در استان گلستان به صورت هوایی بازدید کرده و شکستن جاده و راه‌آهن هیچ تأثیری در کاهش بحران نداشته است:‌ «آب از این ور آمده آن ور، مثل یک قسمت از آب کاسه را می‌فرستید آن طرف کاسه. هیچ تاثیری نداشته.»

روحانی: برایم سوال بود که چرا آب از آق‌قلا و گمیشان خارج نمی‌شود. جاده‌ها و راه‌آهن را شکافته‌اند؛ این هیچ تاثیری ندارد، آب از یک سمت به سمت دیگر رفته است. با این کار سیلاب آق‌قلا به گمیشان منتقل شده. طبق گزارش‌ها، شکستن جاده‌ها هیچ تاثیری نداشته است. رودخانه باید آب را خارج کند.

اما نمادهای افتخار این پروژه ملی، محدود به همین مورد نیست. بر اساس گزارش‌های منتشرشده، به علت ناهماهنگی فنی بین مجریان این خط آهن سه‌جانبه که یکی خاتم‌الانبیای سپاه بوده و دیگری شرکت ایرانی «پارس انرژی»، تفاوت قوس ریل در خط آهن ایران و ترکمنستان مشکل‌زا شده و علاوه بر تأخیر ایجاد کردن در مسیر حمل کالا، هزینه بازرگانان را هم افزایش داده است.

دولت ایران برای حل مشکل و راه‌اندازی خط عریض منتهی به راه‌آهن ترکمنستان، مجبور شده که ۲۲ میلیارد تومان دیگر هزینه کند ولی باید دو میلیون دلار هم طرف ترکمنستانی برای تکمیل پروژه بپردازد که مدیران استانی دنبال تهیه این میزان دلار از محل دلار ۴۲۰۰ تومانی هستند ولی هنوز نهایی نشده است.

وجود چنین مشکلاتی علاوه بر افزایش هزینه‌ها سبب شده که در برخی مقاطع خاص مانند دوران بحران روابط روسیه و ترکیه که فرصت خوبی برای صادرات میوه از ایران پیش آمده بود، بازرگانان ایرانی نتوانند وارد رقابت شود.

در مجموع این طرح کلان که با تبلیغات گسترده در دولت احمدی‌نژاد و روحانی به بهره‌برداری رسید، در تامین اهداف اولیه خود شکست خورده و مسئولان ایرانی نتوانسته‌اند به یک پروتکل مشخص همکاری با طرف ترکمنستانی و قزاقستانی به ویژه در زمینه تعرفه‌ها و تامین واگن دست پیدا کنند.

بر اساس پیش‌بینی‌های اولیه قرار بوده که با اجرای طرح بین سه کشور، شاهد ترانزیت سالانه ۱۰ میلیون تن ترانزیت کالا باشیم که سال ۱۳۹۷، سهم ایران از میزان ترانزیت، حدود ۵۰ هزار تن بوده است، کمتر از نیم درصد.

ناکامی و سهل‌انگاری ایران در پیشبرد این پروژه در سال‌های اخیر موجب اعتراض طرف‌های خارجی هم شده است.

علی‌محمد چوپانی، رئیس اتاق بازرگانی گرگان ۱۲ آبان ۱۳۹۷ به خبرگزاری ایسنا گفته است که مدیران دو کشور ترکمنستان و قزاقستان به این نتیجه رسیده‌اند که مدیریت فعلی راه‌آهن ایران توانایی ایجاد ظرفیت لازم برای ترانزیت را ندارد و هشدار داده که در صورت ادامه این وضعیت و همچنین «سهل‌انگاری وزارت مسکن و شهرسازی»، ممکن است قزاقستان و ترکمنستان به دنبال «جایگزینی این خط» راه‌آهن باشند.

رئیس اتاق بازرگانی گرگان البته گفته حل مشکلاتی مثل عریض کردن خط آهن به دخالت «دست‌های پنهان بیگانگان» مربوط است، عبارتی کلیشه‌ای که پاسخ محبوب و مطلوب بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی در توضیح ناتوانی‌شان در حل مشکلات معمولی کشور است.

۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

زندانی سیاسی آزاد باید گردد


رژیم ملاها و مدیریت عصر غارنشینی


منصور امان
سیلاب؛ مُدیریت عصر غارنشینی
سیلاب بدون مانع و لگام، شهر به شهر و اُستان به اُستان در گذر است. هر روز مناطق بیشتری از کشور زیر آب می رود و در مناطق دیگر، مردُم با بیم و وحشت در انتظار ورود این میهمان ویرانگر هستند. سیل اکنون دیگر یک بلیه ناگهانی نیست، بلکه فاجعه ای از پیش اعلام شده است و با این حال حاکمان کشور هیچ تدبیری برای مُتوقف ساختن یا دستکم کاهش خسارات جانی و مالی شهروندان ندارند.
نقش پایوران و مسوولان حُکومت در سیلاب سراسری به سُخنگویی آن محدود می شود. آنها خبر می دهند که سیل در این یا آن نُقطه چه به بار آورده، مقصد بعدی اش را اعلام می کنند و سپس با آن فیلم و عکس یادگاری می گیرند.

تصویری که ایران غرق در سیل از خود به دست می دهد، شمایل کشوری است که دست و پا بسته به چنگ طبیعت وحشی گرفتار آمده است. این همان مُناسباتی است که انسان در عصر غارنشینی نیز با طبیعت داشت و مسیر مرگ و زندگی اش و چگونگی هریک، از سوی این دست نامرئی تعیین می شد، بدون آنکه خود بتواند بر آن تاثیر بگذارد.
در جهان مُدرن این رابطه مُدتهاست که دگرگون شده و بشر راه های موثری را برای پیشگیری و به حداقل رساندن خسارات ناشی از پیشامدهای طبیعی یافته و آزموده است. بنابراین، ویرانگری مُحیط و انهدام زندگی به دست طبیعت دیگر یک سرنوشت ناگُزیر و امری اجتناب ناپذیر به حساب نمی آید. امروز مُصیبتهای جوی و زمینی فقط با همدستی فقر، بی کفایتی، سهل انگاری، غارت یا دستکاری مُحیط زیست، فساد و نظم و نگاه غیرانسانی می توانند بر حیات انسانی بتازند و قُربانی بگیرند.
رژیم ولایت فقیه تمامی پیش شرطهای یاد شده برای شراکت در بلایای طبیعی را برآورده می کند. در سایه نظام ج.ا، مردُم ایران یکسره به اسارت زلزله، سیلاب، خُشکسالی، گردوغُبار، کم آبی و جُز آن درآمده اند. آنها بی حفاظ و بدون جان پناه به حال خویش رها شده اند و ویرانی و مرگ به گونه موسمی و توقُف ناپذیر درب خانه های شان را می کوبد.
این در حالی است که تنها با بخشی از درآمدهای هنگُفت نفتی و گازی، امکان ایجاد زیرساختارهای لازم و دست زدن به تدابیر پیشگیرنده وجود داشته است. فقط یک قلم، منابع حُکومتی، درآمدهای کشور از محلهای مزبور در دوره صدارت آقای احمدی نژاد، گُماشته آیت الله خامنه ای بر منصب ریاست جمهوری، را ۷۰۰ میلیارد دُلار اعلام کرده اند. حتی بدون چاه نفت هم کارتل ۹۵ میلیارد دُلاری آقای علی خامنه ای (ستاد اجرایی فرمان حضرت امام) هم بی تردید می توانست به عُنوان مثال برای تمامی ساکنین مناطق زلزله خیز کشور مسکن امن فراهم کند یا ابزار و امکانات کافی برای کُمک رسانی و نجات به موقع قُربانیان پیشامدهای طبیعی گرد آورد.
حاکمان کشور نه تنها منابع عُمومی را در راه حفاظت و یاری شهروندان هزینه نمی کنند، بلکه با پُشتکاری مثال زدنی و با تخریب، غارت و استثمار مُحیط زیست، مسیر نُزول خسارت جانی و مالی بر آنها را نیز هموار می سازند.
فاجعه اصلی وجود نظام ج.ا است که کشوری ثروتمند را به بیغوله ای بدون دفاع در برابر حوادث طبیعی بدل کرده. همراه سیل و لای و لجن، آنچه که باید از مُحیط زندگی مردُم تخلیه شود، بساط این رژیم است. سیل مهیبی که روز پنجم فروردین ماه شیراز را درنوردید، جان بسیاری از هموطنانمان را گرفت و صد‌ها خودرو را با خود برد. در این ویدئو تصاویر تازه منتشر شده از لحظه وحشتناک شروع سیل را می‌بینید که از درون اتوبوس مسافربری به ثبت رسیده است.

۱۳۹۸ فروردین ۶, سه‌شنبه

بیهوده است مجادله بر سر اثبات دیانت یا بی‌دینی آدم‌ها!
کسی که دروغ نمی‌گوید، کسی که مهربان و با انصاف است، کسی که از رنج دیگران اندوهگین می‌شود و از شادمانی دیگران شاد است...
کسی که انسان را و پرنده را و گیاه را و زمین را، محترم می‌دارد.
"به مقصد رسیده است".... از هر راهی که رفته باشد.

👤زرتشت

ششم فروردین ماه، زادروز اشوزرتشت، یگانه آموزگار و پیامبر راستی و نیکی فرخنده باد🌹


بزن باران برای رفع دردها
بزن باران برای رفع غمها
بزن باران برای بی نیازی
بزن باران برای عشق بازی

زدی باران چرا با نامردی
عجب خون به دل مردم تو کردی
نمیبینی که مردم داغ دارند
نمیبینی که چشمی زار دارند

هنوز از زلزله،فقر و نداری
درون سینه ها فریاد دارند
نزن باران دگر نایی نمانده
برای مردمم راهی نمانده

از آن مادر که سیلت برده فرزند
دگر قلب و تن و پایی نمانده
نزن باران که چشم مردمانم
خودش باران شده عیدی نمانده




‍ اين جهان كوه است و فعل ما ندا
سوي ما آيد نداها را صدا

فعل تو كان زايد از جان و تنت
همچو فرزندي بگيرد دامنت

پس تو را هر غم كه پيش آيد ز درد
بر كسي تهمت منه، بر خويش گرد

حضرت مولانا


فریادِ «مرگ»، غم و سردی ایجاد می‌کند
فریادِ «دوستی»، عشق، صلح و شادی ایجاد می‌کند
نزن باران؛  كه ايران غرق آب است
ايران تسليت🖤

۱۳۹۸ فروردین ۱, پنجشنبه

تاریخ شما شرح برانداختنِ ماست
این کهنه کتابی‌ست که جلدش کفن ماست.

این گربه‌ی کِز کرده‌ی چسبیده به دیوار
ته‌مانده‌ای از بیشه‌ی شیر وطن ماست

بی‌پرده بگوییم که در پرده نگنجیم
عریانی ما پاک‌ترین پیرهنِ ماست

چیزی که نداریم به تاراج شما رفت
آن چیز که مانده است همان فوت و فن ماست!

سرسختی فردوسی و سرمستیِ حافظ
آن لشکر پنهان‌شده در خویشتنِ ماست

معشوق غزل جلوه‌ای از روح حماسه است
سهراب، همان سروِ چمانِ چمنِ ماست

ای آنکه به آئینِ عجم خُرده گرفتی
#نوروز همان پاسخ دندان‌شکن ماست

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
این آیه‌ی کوتاه، تمامِ سخن ماست


خشونت، دین و خرافات

گوستاو لوبن” در اثر خود “روانشناسی توده ها” که درسال 1895 منتشر شد مینویسد: “تنها شکل دیندار بودن فقط اعتقاد به خداپرستی نیست. بلکه در ضمن به هنگامی که تمام منابع روانی فرد، تمام سرسپردگی اراده فرد، تمام خرافات آتشین مزاج فرد، در خدمت یک آمال که بهدف تبدل شده و احساسات و فعالیت ها را جهت میدهد، نیزشکلی از دینداری است. عدم بردباری و فناتیسم از مشخصات عادی احساسات دینی میباشند، اینها ویژه گیهای اجتناب ناپذیر کسانی است که اعتقاد دارند راز خوشبختی زمینی و جاودانه در دست آنهاست.” در این اثر او بیان میکند که توده ها تعقل نمیکنند و آنها چیزی را در کلیت خود رد میکنند و یا میپذیرند بدون آنکه مورد بحث خردمندانه قرارگرفته باشد، آنها تحت تاثیر فضای روانی با فناتیسم کورکورانه به حرکت درمیآیند وبا احساسات کورویا خشونت بار و افراطی وارد عمل میشوند. ستایش بت پرستانه تسلیم کور رابرانگیخته واین تسلیم نسبت به یک رئیس و یا خدا و یا شیئی بت شده، هوشیاری توده ها را پس زده، در آنها نوعی معجزه گرائی و خرافه گرائی رشد داده و توده ها را به تسلیم طلبی و تقدیرگرائی ویا حتا به جنایت سوق میدهد.

رابطه خرافات و دین خرافات را میتوان از نظر واژه شناسی رفتاری غیر تعقلی تلقی نمود وآنرا از نظر خرد بیهوده ارزیابی کرد. خرافات در ارزشگزاری خود، نشانه ها و حرفها و کردارها را مقدس ساخته واحترام انگیزمی نمایاند، بدون آنکه عقلانیتی پشتوانه آن باشد. باورخرافه برخی کردارها و گفتارها را زشت وغیر مقدس میداند ویا برعکس برخی دیگر رامقدس ودینی قلمداد میکند. خرافات را گاه بمثابه پاتولوژی روانی میتوان ارزیابی نمود که از هرگونه اوبژکتیویته وعینیت رویدادها دور بوده و خودرا با امررازدارانه و خدائی پیوند میزند. خرافات به نیروئی اسرار آمیز وخارق العاده تکیه کرده و در اشکال حاد خود به خودفراموشی و خود آزاری ودیگر آزاری منجر میگردد.
دین برآنست که سحر و جادو چیزی است که واقعیت داشته، ولی عملی است مذموم و گناهیست بزرگ نزد پروردگار. چنانچه در سوره یونس آیه 77 میاید: وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ، ساحران (هرگز) رستگار نمی شوند. گرچه یک دین بینش گسترده نسبت به دنیا و آخرت، نسبت به ستارگان و انسان و نسبت به صواب و گناه ارائه میدهد، ولی در دستگاه کنشی خود، همراه با ادعای معجزه و سحر بوده و برای ادامه خود تولید خرافه نموده و ادعای آفرینش پدیده های فرا طبیعی و اعجاز دارد. بعلاوه تمامی کارگزاران دین همسوی با پیامبر مورد نظرخودجهت تاثیر گذاری، بافسونگری ویا ایجاد ترس می پردازند و در بسیاری زمینه ها با خرافه ها وافسونگری مذهبی عمل میکنند. تمامی مذاهب ادعای معجزه دارند، موسی دریا را شکافت، عیسا کورها را شفا بخشید و محمد ماه را دونیمه کرد. همه امامان شیعه شفا میدهند و ومهدی امام دوازده دنیارا نجات خواهد بخشید. هریک از این ادیان مراسم و رفتارهای جمعی و نمایش های احساسی وروانی راتشویق نموده تا وابستگی توتمیستی برقرار بماند و پیروان پراکنده نشوند.
همه خرافات با ریشه مذهبی نیستند، برخی به تفسیرهای راز آمیزنسبت به طبیعت برمیگردند. ولی خرافات و مذهب را میتوان در درون گروهبندی اعتقادات رازدار وسحرگون وجادوگرانه دانست که در عملکرد روانشناسانه خود بسیارنزدیک ویا یکسان هستند. در شرایط اضطراب روح بشری، دین میگوید نذر کنید و در حرم دخیل ببندید ودعا کنید وشیطان را لعنت کنید، خرافه میگوید رمال را ببینید و فال قهوه بگیرید وجن را از خود دور کنید. تفاوت این دو در کجاست؟مراسم جادوگری و تسخیر روح در قبایل اولیه با بی تاب شدن در ماه محرم و غش کردن و داستان جن وپری از یک جنس هستند. مراسم ودعای جادوگر قبیله برای نزولات آسمانی و دوشقه کردن ماه توسط پیامبر اسلام و مراسم عاشورای شیعه برای تسخیر اذهان، از یک ماهیت اند. هردو امید کاذبی در نزد فرد میافرینند وباین اعتبار کمبودها و عقده ها و زخمهای درونی آرامش مییابند. مناسک عبادی ورجوع به “توتم” نگهدار وایجاد احساسات دینی و مشتاقانه، فردرا در اطمینان روحی قرار میدهد. خرد و تعقل و مشاورت خواستن و اندیشه را طلبیدن، دوراست از روند روانشناسانه ای که فرد در تصویرهای توتمی لاهوتی و ناسوتی بدست میاورد. اندیشه پرسش میکند و “اما و اگر” میگذارد و خطر میافریند و انسان آرامش ندارد، حال آنکه خود را به دست توتم ها وخرافه ها و اعتقاد آسمانی سپردن راحتتر است. انسان مصرف کننده توتم میشود تا برای خود آرامش بخرد و یا احساس آرامش فراهم کند. روحی که به این ترتیب سیراب میشود و در توهمات خود رضایت دارد، جز احترام و تقدس و ستایش نسبت به اعتقادات دینی و توتم ها و خرافات راه دیگری نمی پیماید.
نگاهی به خرافات در ایران جامعه شناسی می طلبد تا پژوهش های میدانی وسیعی درباره خرافات در ایران صورت گیرد. متاسفانه کار تحقیق باحضور استبداد دینی آسان نیست. بعلاوه این پرسش مطرح است که تسخیر جامعه توسط فضای دینی و خرافات انبوه، انگیزه پژوهش در این زمینه را تقویت نموده است یا خیر. اینچنین بنظر میاید که اسلام در تخریب روند منطقی جامعه وپیوندهای اجتماعی آن ونیز جلوگیری ازرشد خردگرائی نقش قاطع داشته است. امروز مشاهدات، تجربه ها، نمایش ها، گفتارها، رفتارها وتصویرها براین تخریب تاکید میکنند. دردها زیادند و معضلات جامعه بیشمارند و بطور مسلم یکی از مسائل درایران، همین پدیده رشد خرافات دینی در برابر منطق و خردگرائی است. در جامعه ما نقد منظم و متدویک اسلام و خرافات دینی هیچوقت صورت نگرفته است و روان فرد ورفتار اجتماعی و گرایش روشنفکری پیوسته مورد تعرض فلج کننده این دین قرارگرفته است. بطور مسلم این پدیده دینی خرافی یک امر تاریخی و اجتماعی و سیاسی بوده است، ولی اندیشه آزاد نقاد بسیار ناتوان بوده و جامعه کنونی ما در هذیان وخرافه گرائی غوطه ور است.برای اینکه در این جهان باز دانش و خرد، در این جهان پیشرفت سکولاریسم و علم گرائی، دراین جهان دمکراسی خواهی و شکوفائی انسانی و در این جهان ابتکار و خلاقیت هنری و ادبی و علمی و زیست محیطی واجتماعی، نیروهای انسانی ما به هدر
میروند. در دل جامعه ای که استبداد سیاه مذهبی نفس هارا گرفته و پنجره های اندیشه و روحیه نقد را مسدود ساخته، نیروها سردر گم ودر پی خوشبختی کاذبی هستند که برایشان آسودگی داشته باشد. حکومت و نظام سیاسی دولتی مذهبی حاکم تاثیر خود رادر جامعه از دست میدهد، ولی زمینه را تقویت میکند تا خرافات ووابستگی روحی به اسلام باقی بماند.
محاسبه ساده رژیم اینست در آنجا که نیروهای جامعه رهایش میکنند، اقشارحداقل باید به ریسمان خدا وقرآن و امامان و مهدی آخرزمان چنگ بزنند وبا سمبول ها و رفتارهای دینی باقی بمانند. اگر اعتقادات دینی و خرافه ها فروبریزند، همه چیز حکومت و حاکمان وروحانیت فرو میافتد. یاد آوری کنیم که فقط قدرت سیاسی نیست که ایدئولوژی اسلامی وخرافه پخش میکند. انواع واقسام نهادها و سازمانها و مداحان و آخوندهاو آموزگاران و شخصیت های معروف ورسانه های رنگارنگ هستند که باین کار مشغولند و شهروندانی که از خرد گرائی و منطق عقلانی دوربوده وبا مدرنیسم مصرفی خود، خرافات رامی بلعند و تقویت میکند نیزدر این کارزار شرکت دارند. فراموش نگردد که سیاستمداران و روشنفکران فرصت طلب غیر دینی ونیز روزنامه نگاران کم سواد ومبلغ اهداف ایدئولوژیک مذهبی ها نیز هستند که پیوسته در پی جلوگیری از مبارزه علیه خرافات دینی میباشند. اینان به شیوه های گوناگون از نیروهای مذهبی و خط آنان دفاع کرده و نقد مذهب را “توهین” قلمداد کرده و فضاسازی میکنند و نتیجه عمل آنان گسترش نادانی توده هاست. حال آنکه در فرهنگ عامیانه جنبه های ضدخرد و غیرعقلانی و ارتجاعی بیشمار اند. فرهنگ عامیانه خرافه ساز است، زیرا این فرهنگ در بستر گفتار علمی و آموزش لائیک نفس نمیکشد. این فرهنگ عامیانه با رساله های آیت الله ها و قرآن و دعا وروضه خوانی ونادانی عامیانه آبیاری شده وهمبستر است.
صحنه گروهی دعاخواندن و قرآن برسر گذاشتن وتدارک روحی برای شوریدگی احساسی واز خود بیخود شدن. تلاش برای زیبائی اندام و چهره با دعا خواندن وبیان حاجات در کنار هم قراردارند. سفره انداختن و نذر کردن و صلوات فرستادن وبخود فوت کردن و کمی گریه کردن، ازجمله مراسم دینی خودباختگی جمعی است.
معنای گرفته قرآن بر سر چیست؟ خودرا به آسمان سپردن؟ همسوئی در یک مراسم جمعی برای انجام آداب فرقه ای و قبیله ای؟ ایجاد بندگی، یگانه رابطه با قدرت رازدار آسمانی است؟ تحقق یک معجزه؟ مخالفت با فلسفه ودانائی؟
آنچه که مسلم است اینان در انتظار معجزه برای گشودن گره از کار خوددارند. عقل و درایت و اتکابه خردگرائی و تجربه و هوشیاری بفراموشی سپرده شده و برای این افراد مسخ شده نیروی آسمانی تنها راه حل برای خروج از بن بست است.
نیازهای جوان کدامند؟دختران جوان درس خوانده وجین پوشیده و توالت کرده وبا جراحی ترمیم بینی، با تسبیح و قرآن در دست، با هم گردآمده اند. در این فضا کدام کمبود و عقده و کدام نیاز روحی وکدام درد مشترک بدون پاسخ هستند؟
آنان چه میخواهند، خواستی مشخص ویا نگرانی هستی شناسانه؟ از ادبیات و فلسفه چه میدانند؟
از تحولات علمی بین المللی چه آموخته اند؟
از عشق زمینی کدام لذت را برده اند؟
اینان مذهب خودرا در مقایسه با مذاهب دیگر مورد برخورد و نقد قرارداده اند؟ساده لوحی و نادانی رفتار ها را شکل داده اند و متاسفانه نیروی خلاق جوانی و روحیه کشف به کنار نهاده شده است.
جوانانی که تحت روندهای روانکاوانه با انگیزه های احساسی و روحی ازخود بی تاب شده و با خودفریبی و ناخودآگاهی، دستخوش شیفتگی وسرگشتگی روانی میگردند.آنها چه بسا پیام قرآن را نمیدانند و کلام عربی را نمی فهمند. قرآن گناهکاران را به آتش جهنم وعد میدهد، آیااینان فکر میکنند گناهکارند؟اینان جوانند و میتوانند با انگیزه های دیگری احساس راحتی و خوشبختی کنند.چگونه روح آنان خورد شده و به خمودگی گرائیده است؟
میلیاردها تومان خرج ساختن و نگهداری و فعالیت اداری حرم ها میشود. طلا و نقره وگرانبها ترین سنگها برای اینگونه پرستشگاه ها در ایران ویا عراق مصرف شده است. هدف شیفته کردن پیروان است که درفضای پرشکوه و پرثروت، از واقعیت روزمره دردناک خود دور شوند. پرستیدن قبور جای خردگرائی گرفته است.چه کسی قادر است دست خود را به بارگاه توتمیستی و سحرانگیز برساند؟
خوشبختی مرموز نهفته در این نقطه کدام است؟
مسابفه شگفت انگیزی است، دست های ردیف های آخر همانند دستهای دیگر، بایداین قفس طلائی را لمس کنند وآنرا ببوسند. بوسه ای که بیان فتح است و روح آنان را آرامش میدهد. خرافه پرستی و بت پرستی غیر از اینست؟
در اسلام زن دربرابر مرد فاقد حقوق مساوی میباشد.
ارث نابرابر و حق مرد در چند همسری بیانگر این نگاه ناعادلانه است. علیرغم این تبعیض سیاستمداران اسلامی با فریب پیوسته تبلیغ میکنند که زن در دین اسلام برابر مرداست. زنانی نیز یافت میشوند که سراپا در خود بیگانگی روانی قرارداشته واحساس خوشبختی میکنند. آنان بندگی واسارت روحی خودرا در این تصویر مورد تاکید قرارمیدهند، آنها با زنجیرهای ذهنی و اجتماعی خود لذت میبرند، آنها خودباخته ایدئولوژی سحرانگیز و جادوئی مذهب خود گشته اند. در دوران کنونی این نمایش وابستگی به زنجیر جزبیان یک پاتولوژی روانی چه چیز دیگری میتواند باشد؟ وابستگی درونی در نمایشی زنجیری باوج میرسد. اسلام در جستجوی این الگوی زنانه میباشد، حال آنکه میدانیم اکثریت زنان در ایران کنونی در این وابستگی افراطی نیستند ودر این میان زنان دلیربرابری خواه وآزاده از این بند روحی بسیارند.
برخی از نمودها وسمبل های مذهبی بطور آشکار خشونت و بی ارزشی انسان را به نمایش میگذارد.ابراهیم برای ارضای خدایش قصد نمود تا اسماعیل فرزند خود را بکشد.نمایش کشتن کودک ویا آزار او درشیعه بسیار فراوان است.از شرح افسانه امامان شیعه و در نمایش تعزیه تا در دوران حکومت اسلامی، صحنه های کودک آزاری یک رسم پررنگ است. کودک در برابرخرافات مذهبی بی ارزش است.صحنه سازی برای کشتن او، لگدمال نمودن او، گل مالیدن او، قمه کشیدن او از مراسم تکرارشونده و تنفر برانگیز در شیعه است. تبلیغات و تلقینات خرافی ذهن پدر ومادر را میخورند وعشق به فرزند را کم رنگ میکنند. مرد و زن، شخصیت خود و ارزش خود و فرزند خود را دربرابر بت، باید نفی کنند.انسانها هیچ اند، تا سرسپردگی به موهومات وجزمیات مذهبی کامل باشد. در زلزله 1391 در آذربایجان شرقی صدها نفر کشته شدند و هزاران نفر زخمی و بی خانمان شدند.
ورزقان: تعداد امامزاده ۵۰، تعداد بیمارستان صفر
اهر: تعداد امامزاده ۴۱، تعداد بیمارستان ۱ ، تعداد امامزاده در آذربایجان شرقی به407 میرسد.(سایت دولتی “شهردانائی”). درواقع پوشش اماکن “مقدس”، یک شبکه سراسری پایش روانی جمعیت است. بسیاری از این امامزاده ها، افراد نامشخص و ساخته تاریخ اند ولی نقش آنها بازتولید اعتقادی است.
در منابع اسلامی آمده است:علی پس از پیروزی بر قبیله “بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودالهائی که از پیش کنده بودند سربریدند.پیامبر بگفت تادر زمین گودالها بکندند و علی و زبیر در حضور پیامبر گردن آنها را زدند. میدانیم که علی در شیعه نقش اساطیری دارد، این جابجائی چگونه در ذهنیت ایرانی رویداده است؟
برخورد بت پرستانه توتمیستی از کجا سرچشمه میگیرد؟
برای “توتم” مقدس باید خودرا فدا کرد و دراین راه کودکان خود آزاری رامیاموزند. آنها بویژه در ماه محرم که ماه شکنجه فردی و گروهی است، رسوم پدران خود را تکرار میکنند، بدون آنکه راز آنرا بدانند.
کودکان قربانی نادانی ها وبیماری های روانی اند
بزرگسالان که قهرمان و نمایش دهنده هستند، آخرین توان و تصور خودرا بکار میگیرند تا فضای وفاداری و لذت خودقربانی کردن آبیاری شود. ماه محرم ماه وحشت های مقدس است و روحیه وحشیگیری وجنایتگری با این فضا به تربیت تبدیل میشود. آنها عید خون میگیرند و به وحشی ترین شکلی امیال خود را نشان میدهند.
اگر آنها نتوانستند فرزندان خود را قربانی کنند، گوسفندان را در میدان عمومی با لذت میکشند و سپس با شادی گوشتها را کباب میکنند.
چه جشن دلخراش و هولناکی! روح قبیله با خون آبیاری میشود تا نوبت دیگر. تاریخ اسلام با خون و تجاوز و مرگ آغاز شد وسپس تمام سنت های شیعه وامروز با شکنجه هاو اعدام های خیابانی در جمهوری اسلامی، همه و همه در پی اشاعه خوی خشونت در اعماق ذهن ایرانی است.
باید نشان داد که خوارند، هیچ اند و حاضرند به زیر خاک برگردند.
نمایشی عجیب و خیابانی، همراه با سوگواری وخودنمائی.
این نمایش کدام نیاز را پاسخ میدهد؟
بیانگر کدام پاتولوژی روانی است؟
چه رابطه ای میان مرگ وافسانه امام سوم و روان اعضای قبیله شیعه وجود دارد؟
از چه نگرانند و چرا چهره خود را در گل گرفته اند؟
زندگی شاد وزیبا ومهربانانه بیهوده است؟
مراسم مذهب شیعه پیوسته در باز تولید روحیه تسلیم و خرد کردن شخصیت فردی و شهروندی عمل کرده است.
هزینه و سازماندهی باوردینی و خرافات
روشن است که اعتقادات دینی در طول تاریخ نه تنها از کوشش های خودبخودی و تمایلات مستقیم افراد بهره گرفته، بلکه بویژه باعتبار عمل حاکمان و مهاجمان و سربازان و مدافعان و سازماندهندگان و ایدئولوگ ها رشد یافته وریشه دوانده اند. درروند تاریخی رشد و تحکیم دین اسلام در ایران با تجاوز و سرکوب و خشونت عجین شده است.
بعلاوه دراین راه، ثروتها و هزینه های بسیار سنگینی بکار گرفته شده اند.
مانند گذشته ولی با حدتی بیسابقه دستگاه عظیم اداری و مالی ایران پشتوانه رشد باورهای دینی بوده و بخش عمده مراسم مذهبی و خرافه پرستی توسط بودجه دولتی و یا نهادها و شبکه های گوناگون ساماندهی شده اند. اسلام در ایران با اختصاص دادن ثروتهای این سرزمین و حذف عدالت اجتماعی، خود را بیش از هرزمان دیگر تقویت نموده است.
ساده لوحی است اگر بپنداریم که دین ورسوم خرافی آن، خودبخود تحکیم میگردند.آنجا که آگاهی رشد میکند دین عقب نشینی می نماید، بنابراین حاکمان پیوسته نیازداشته اند که با تحکیم باورهای خرافی تسلیم طلبی را گسترش داده و باین خاطر تمام وسائل را برای اشاعه دین بکار گرفته اند. در ایران، قدرت سیاسی، دستگاه پلیسی و جاسوسی و نظامی و بودجه کلان دولتی و پول بخشی از گروه های اجتماعی در خدمت دین است. بدون این امکانات عظیم بقای دین حاکم ودستگاه ستم روحانیت میسر نخواهدشد. محدودکردن وسرکوب آموزش وفرهنگ لائیک، سرکوب آزاد اندیشی، تبلیغات مذهبی مداوم رسانه ها، سازماندهی مراسم محرم و رمضان و سالروز تولد و مرگ امامان، برگزاری مراسم وجشنهای مذهبی و نظامی وسیاسی رژیم واستفاد بیکران پول نفت و مالیات، همه و همه، شرایط مناسب را برای مذهب فراهم نموده، دین را با تمام امکانات حفاظت نموده ورشد آنرا در اذهان و در جامعه تضمین کرده اند. در ایران استبداد و پول در خدمت رشد دین وخرافات میباشد وواقعیت ذهنیت خرافی و ضعف خردگرائی و ناتوانی روحیه نقد در جامعه، رشد دین و خرافه گرائی رامستحکم نموده است.

کلیپ صوتی شرح هدف پنجم سند 2030 یونسکو (دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی همه دختران و زنان)

 کمیته آموزش و پژو هش و گروه صدا و تصویر

با اجرای : رزا جهانبین و علیرضا جهانبین
تدوین : ابوالفضل پرویزی


۱۳۹۷ اسفند ۲۹, چهارشنبه

برای آرامش


برای زحمتکشان

سید اشکان حسینی

دستانِ پینه بسته بابا گُل می شکُفَد!
شاخه نیمه خشکیده توفان قاصبانِ گلوگاه میشکند!
زشبانگاهان جهالت خشمِ کور میخوابد!
و آسمانی که چشم غُره میرود..
صدای ترمز و بوق ممتد ماشین ها

اطلاعات، مدیر کانال تلگرامی "ده‎نگی خانی" را بازداشت و کانال او را حذف کزد.

 نیروهای اطلاعاتی مدیر کانال تلگرامی "دهنگی خانی" را بازداشت و سپس وی را مجبور به حذف کانالش کردند.
براساس گزارش رسیده به آژانس خبررسانی کُردپا، روز دوشنبه هفتم آبان‌ماه، "محمد خرد" ٤٠ ساله اهل پیرانشهر و مدیر کانال تلگرامی "دهنگی خانی" توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت گردید.
یک منبع مطلع در این رابطه به خبرنگار کُردپا در پیرانشهر گفت: نیروهای اطلاعاتی این شهروند کُرد را به مدت چهار ساعت بازداشت و او را مجبور به حذف کانالش کردند.
به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به این که چهارشنبه سوری و شرکت در آن چه حکمی دارد؟ تاکید کردند: چهارشنبه سوری هیچ مبنای شرعی ندارد و اگر مستلزم ضرر و فساد یا موجب ترویج اعتقادات باطل باشد، جایز نیست.
مكارم شيرازى:چهارشنبه سورى خرافه است وبايد كنار گذاشته شود.

کلیپ شرح هدف اول سند 2030 یونسکو (ریشه کنی فقر در تمام اشکال )

کمیته آموزش و پژوهش و گروه صدا و تصویر

 با اجرای : مریم مرادی، نیلوفر ایمانیان

 تدوین : محمد گلستانجو، رزا جهانبین، علیرضا جهانبین


۱۳۹۷ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

فرشید هکی حقوقدان و فعال محیط‌ زیست و فعال مدنی به قتل رسید

 یک فعال مدنی ، پژو هشگر و نویسنده در تهران توسط افرادی ناشناس به قتل رسید.
  

 به گزارش نگاهی به حقوق بشر کردستان ایران ؛به گزارش رسانه‌های حکومتی قتل فجیع ” فرشید هکی ” فعال مدنی، نویسنده و پژوهشگر ایرانی خبر دادند، و همچنین مدیرمسئول مجله بررسی‌های اقتصادی؛ از قتل فرشید هکی، وکیل دادگستری و مشاور علمی این نشریه به (ضرب چاقو ) خبر می‌دهد و می‌گوید «جسد او را آتش زده‌اند.» این در حالی است که خبرگزاری های داخلی نزدیک به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، مرگ این استاد حقوقدان و فعال مدنی منتقد حکومت را( خودسوزی داخل اتومبیل شخصی ) عنوان کرده است..http://iranefardalive.com/Archive/44288

۱۳۹۷ اسفند ۲۷, دوشنبه

كولبرى دستاورد جمهورى اسلامى براى كردستان
كولبران اگر از كمين سپاه جان سالم بدر ببرند ، در سرماى كوهستان جان خود را ازدست ميدهند.
زندانيان متهم به اقدام عليه امنيت ملى، حق رفتن به مرخصى نوروزى ندارند.

۱۳۹۷ اسفند ۲۶, یکشنبه

نسرين ستوده وكيل وفعال حقوق بشر،براى حكم زندانش درخواست تجديدنظر نميكند ودليلش اين است كه نظام قضايى ناعادلانه است واعتراض به اين حكم اثرى ندارد.

پیام آرشام رضایی فعال مدنی از زندان اوین: “تنها گناه من اعتراضات مدنی و صلح‌آمیز بود”

۱۳۹۷ اسفند ۲۵, شنبه


سعيد ناصرى سومین عضو یک خانواده بهایی در تهران بازداشت شد.


حکم ۶ سال حبس و مجازات تکمیلی صادره علیه امیر نوری، یکی از بازداشت شدگان حادثه گلستان هفتم نیز تایید و در زندان تهران بزرگ به وی ابلاغ شد.


مصباحى مقدم ،یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته چطور بسیاری از مردم به خودشان اجازه می‌دهند به نمایندگان مجلس، اعضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام تکلیف کنند این کار را بکنید یا نکنید؟

٤٢سازمان مدافع حقوق بشر در بیانیه اى تاکید کردند که « نقض جدی، مزمن و سیستماتیک حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» در ایران نسبت به سال گذشته «شدیدتر شده است».

۱۳۹۷ اسفند ۲۴, جمعه

دادخواست آنلاين عفو بين الملل آلمان براى آزادى ٨ فعال محيط زيست ايرانى
پارلمان اروپا با صدور قطعنامه اى با انتقادشديد از نقض حقوق بشر در ايران خواستار آزادى فورى وبى قيد وشرط نسرين ستوده وسايرفعالان حقوق بشر، محيط زيست وخبرنگاران زندانى در ايران شد
#نسرين ستوده وكيل دادگسترى وفعال حقوق بشر محبوس درزندان اوين،بادريافت ابلاغيه اى از صدور حكم ٣٣ سال حبس و١٤٨ ضربه شلاق مطلع شد.
٣٩٠ روزازحصرخانگى #دكتر_نور_على_تابنده ميگذرد
حكم ١٩٠سال وسه ماه حبس براى ٢٣ درويش گنابادي قطعى شد

دختر دانش‌آموز با فرار از خانه پای در دنیای شیطانی دو پسر خیابانی گذاشت.


به گزارش رکنا وقتی مینا با سرقت از خانه‌شان فرار کرد پدر و مادرش با مراجعه به پلیس مشهد گم‌شدن وی را اعلام کردند و بررسی‌های تخصصی پلیس نشان داد وی از طریق موبایل و شبکه‌های اجتماعی با پسرجوان آشنا شده و به احتمال زیاد نزد وی است. 
رئیس پلیس مشهد گفت: دختر جوانی که از سوی پسری اغفال شده و به شمال کشور فرار کرده بود پس از چند روز سرگردانی توسط پلیس دستگیر شد.

۱۳۹۷ اسفند ۲۳, پنجشنبه

اعلامیه حذف تمامی‌اشکال تعصب و تبعیض برمبنای دین یا عقیده

مجمع عمومی،با توجه به این که یکی از اصول اساسی منشور ملل متحد مربوط به شرافت و مساوات ذاتی در همه انسانها است، و این که همـه کشورهای عضو متعهد شده اند اقدام مشترک و جداگانه با همکاری سازمان ملل بـه منظـور حمایـت و تشـویق احتـرام همگـانی بـرای حقوق بشر و آزادیهای بنیادی برای همه و رعایت این حقوق و آزادیها بدون تمایز از نظر نژاد، جنسیت، زبان یا دین به عمل آورند،با در نظر گرفتن این که اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بین ا لمللی حقوق بشر، اصول عدم تبعیض و برابـری در برابـر قـانون و حق آزادی اندیشه، وجدان، دین و عقیده را اعلام میدارند،

وزیرخارجه آمریکا در پیامی در توئیتر خود به مناسبت روز جهانی مبارزه با فساد، به فساد دستگاه حکومتی جمهوری اسلامی اشاره کرد.

وزارت خارجه آمریکا در پیامی در توئیتر خود به مناسبت روز جهانی مبارزه با فساد به ثروت حاکمان ایران و فساد دستگاه حکومتی جمهوری اسلامی اشاره کرد .در این توئیت که یکشنبه 18 آذر منتشر شد، آمده است: «امروز روز جهانی مبارزه با فساد است. با تاسف برای مردم ایران، حکومت آنها مملو از ریاکاران فاسد است. یکی از آنها خامنه ای است که یک صندوق سرمایه معاف از مالیات با میلیاردها دلار ثروت دارد
اشاره وزارت خارجه آمریکا به ستاد اجرایی فرمان امام است که براساس گزارش رویترز این نهاد زیر نظر رهبر رژیم مسلط بر ایران 95 میلیارد دلار ثروت دارد.
وزارت خارجه آمریکا در ادامه پیام توئیتری خود درباره ثروت علی خامنه ای نوشته است: «او که مرد مقدسی خوانده می‌شود، املاک اقلیت‌های دینی را می‌گیردو بعد پول نقد را به سپاه پاسداران منتقل می‌کند
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، روز شنبه در آستانه روز بین المللی مبارزه با فساد، بر ضرورت همکاری در مبارزه با فساد در سطحی جهانی تاکید کرد.