مهر ۲۷, ۱۳۹۹
ترنسی که با ریش مصنوعی خانهای برای سکونتش اجاره میکرد!/گفتگو از ماری محمدی
ماهنامه خط صلح – بحرانهای اقتصادی به ویژه در سالهای اخیر و با شیوع کرونا ویروس، همهی ابعاد زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر قرار داده و برآورده شدن نیازهای اولیه را نیز با مشکلات جدی رو به رو کرده است. در این بین، گروهای آسیبپذیر و آسیبدیده فشار بیشتری را متحمل و صدمات جدیتری به آنها وارد شده است که اقلیتهای جنسی از آن جملهاند. اقلیتهای جنسی که به دلایلی من جمله نگرشهای غلط و غیرعلمی غالب بر فرهنگ و جامعه، قوانین و فرصتهای بسیار نابرابر شغلی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند و از گروههایی هستند که با وجود شرایط نابهسامان در کشور نسبت به اکثریت روزگار سختتری را سپری میکنند.
در این شماره، خط صلح با یکی از اعضای خانواده ال.جی.بی.تی در رابطه با مشکلات او به عنوان یک ترنس برای اجارهی خانه و موانع پیش رو برای برخورداری از حق مسکن به گفتگو نشسته است. آیلار که متولد ۱۳۶۰ و ساکن تهران است به خط صلح گفت عدم عمل بازتایید جنسیت و عدم تغییر مدارک شناسایی به مدارکی مطابق با جنسیتش مهمترین مشکلی است که نه تنها برای اجارهی خانه بلکه برای هر اقدام دیگری به طور روزمره سد راهش میشود. این در حالی است که برخی از ترنسها اساسا تمایلی به انجام عمل بازتایید جنسیت ندارند. او، همچنین، علی رغم میل باطنیاش، با وجود آن که در آهنگری تبحر و مهارت بالایی دارد اما به دلیل وجود تبعیضات جنسیتی در استخدام در مشاغل مختلف، برای تامین مخارج و نیازهای اولیهاش به تنفروشی روی آورده است.
مشروح گفتگو در ادامه میآید.
آیا تا به حال به دلیل هویت جنسی خود هنگام اجارهی مسکن با محدودیتها و مشکلات خاصی مواجه شدهاید؟ یا اصلا این موضوع را هنگام اجارهی مسکن پنهان میکنید؟
بزرگترین مشکل همین است. اگر با پوشش زنانه به بنگاه برویم شناسنامه زنانه هم لازم داریم. جمهوری اسلامی هم برای ما شناسنامه زنانه صادر نمیکند. وقتی با پوشش زنانه میرویم اما شناسنامه هویت مردانه دارد، مسئول بنگاه با دیدن شناسنامه متعجب میشود و بعد هم نگاه-های سنگین و جو سنگینی که ایجاد میشود. درواقع، تا زمانی که فقط ظاهرت را میبینند مشکلی نیست اما همین که کار به عقد قرارداد و ارائه مدارک میرسد، منصرف میشوند.
اگر با ظاهر پسرانه برویم، به محض آن که صورتمان را میبینند بدون چون و چرا میگویند نه خانهای نیست و صاحبخانه یا بنگاهدار خانه را اجاره نمیدهند.
بزرگترین مشکل این است که چون شناسنامه زنانه نداریم گرفتن خانه برای من وامثال من خیلی خیلی سخت است. من خودم برای گرفتن خانه خواهرم را میبرم.
گفتید برای اجاره خانه خواهرتان را میبرید و از مدارک ایشان برای عقد قرارداد استفاده میکنید. هنگامی که خانواده شما متوجه شدند شما ترنس هستید چه واکنشی داشتند؟
بله من خواهرم را میبرم اما این که فردا روزی بگوید قرارداد به نام من است پس پول پیش هم مال من است که بماند.
من بیش از ده سال آزگار در تنهایی، بیکسی، ترس و دور از خانواده بودم. نه کسی را میدیدم و نه با کسی همصحبت میشدم. خانوادهام درکم نمیکردند و نمیتوانستند بپذیرند. دو سه سالی است که پذیرفتهاند اما چه پذیرفتنی؟! میتوانم بگویم نمیپذیرفتند بهتر از پذیرفتنشان بود. نگاهها و حرکاتشان سنگین هستند. دیدگاههای بدی دارند. درواقع، احترام، عزت و نگاهی که تا پیش از اطلاعشان از ترنس بودنم داشتند دیگر برنگشت. همه چیز عوض شد. همه چیز بیروح شد. در ظاهر با تو هستند و این با هم بودن هم به یک تار مو بند است. کوچکترین تلنگری جدایی میاندازد.
در سالهای پیش از برقراری مجدد ارتباطتان با خانواده و در عدم همراهی خواهرتان برای اجاره خانه چه میکردید؟
من بیست سال است که تنها زندگی میکنم. از این بیست سال، یکی دو سال اول خانوادهام را میدیدم. بعد از آن، حدود دوازده سیزده سال تنها شدم و کسی را نمیدیدم. وقتی میرفتم خانه اجاره کنم با ظاهری پسرانه میرفتم و عینک مطالعه و ماسک میزدم . بسیاری از اوقات هم لازم بود ریش مصنوعی بزنم و به عنوان یک پسر خانه اجاره میکردم. خانهای را اجاره میکردم که صاحب خانه دور باشد و در همان ساختمان زندگی نکند. این طور کمی راحتتر بودم. ولی با ظاهر دخترانه نمیتوانستم. مجبور میشدم که با ظاهر پسرانه جلو بروم و این مرا خیلی خیلی اذیت میکرد. نمیدانم چه بگویم فقط این را میتوانم بگویم که آرزو دارم و از خدا میخواهم از این به بعد هیچ کس مثل ما نشود. واقعا سخت است.
آیا تا به حال شده که پس از عقد قرارداد و مستقر شدن در منزل استیجاری، صاحب خانه یا همسایگان از هویت جنسی شما مطلع شوند و به همین خاطر شما را برای تخلیه منزل تحت فشار قرار دهند؟
این اتفاق برای من نیفتاده است ولی کسانی را میشناسم که این اتفاق را تجربه کردهاند. آنها را برای تخلیه خانه تحت فشار قرار دادهاند و حتی پول پیششان را با اذیت و آزار پس از مدتها پس دادهاند. شخصی را میشناسم که با ظاهر پسرانه برای اجاره خانه به بنگاه رفته بود اما بعد از این که صاحب خانه متوجه هویت جنسی او شده بود، در نهایت به او اجازه داد تا پایان موعد بماند اما سه ماه پس از تخلیه خانه پول پیشش را با آزار و اذیت و خرد خرد پس داد. ولی بسیاری از صاحب خانهها بعد از آن که متوجه میشوند فقط مدت کوتاهی برای تخلیه خانه وقت میدهند. چون هر کسی راضی نمیشود در خانهاش کسی همچون من و امثال من زندگی کند. البته که ما مشکلی ایجاد نمیکنیم و آزاری نمیرسانیم ولی متاسفانه تا اسم ترنس میآید نگاه مردم طور دیگری میشود. ما هم مثل شما انسان هستیم، حیوان نیستیم.
در بحرانهای اقتصادی و شیوع کرونا ویروس با توجه به کارپر خطر شما جهت کسب درآمد، چه تغییراتی در میزان درآمد شما به وجود آمده و بالا رفتن اجاره بها شانس شما را برای برخورداری از حق مسکن مناسب با چه تهدیدهایی مواجه کرده است؟
هرجایی برای کار میروم، در ابتدا قبول میکنند اما وقتی کار به مدارک میرسد همه چیز عوض میشود. پس باید شرایطم را به کارفرما توضیح دهم؛ هم به خاطر شناسنامه هم برای بیمه چون ممکن است در کارگاه اتفاقی بیفتد. قبل از ارائه توضیحات فکر میکنند زن (سیسجندر) هستیم و با استخداممان موافقت میکنند و میگویند فردا مدارکت را بیاور و کارت را شروع کن. اما بعد از این که شرایطم را توضیح میدهم همه چیز عوض میشود و میگویند «فعلا برو خبرت میکنیم. انشاالله خدا بزرگ است. درست میشود!!» نمیشود که منتظر ماند. باید برای استخدام به جاهای دیگر هم رفت. بعضی جاها شرایط دیگری دارند. میخواهند سوءاستفاده کنند و طور دیگری با شما برخورد کنند. طور دیگری نگاه می-کنند. فکر میکنند میتوانند و باید سواستفاده جنسی بکنند. هر کس از ما چیزی میخواهد. اگر میخواهی به این کارها تن ندهی باید در خانه بنشینی. در خانه نشستن هم خیلی بد است. من تا اردیبهشت ماه حقیقتا هیچ کاری نمیکردم ولی وقتی دیدم هیچ پولی در کیسه نمانده مجبور شدم دوباره شروع کنم؛ چه کرونا باشد چه نباشد. آدم که مجبور باشد دیگر هیچ ترسی وجود ندارد.
برای تمدید خانه هم هنوز هیچ تصمیمی نگرفتهام. نمیدانم اگر صاحب خانه پول پیش بخواهد از کجا بیاورم. هیچ پساندازی نیست. کاری نیست. اگر بخواهی تنفروشی کنی هم یک جور دیگر بدبختی داری و باید تاوان بدهی. استرس، بدبختی. فقط به خدا توکل کردهام. فقط امیدم به خدا است.
چشم انداز شما نسبت به زندگی و آیندهتان با توجه به شرایط و روندی که در این سالها تجربه کردهاید، چیست؟
نمیدانم چه بگویم. من آینده روشنی برای خودم و امثال خودم نمیبینم. چون زندگی این جا طوری است که نه خبری از امید است، نه دل خوشی و نه شادی. نمیدانم فردا روزی اگر سنم بالا رفت باید چه کار کنم. چطور زندگی کنم؟ دو روز زمین گیر شدم چه کسی از من حمایت میکند و به دادم میرسد؟ هیچ کس! باید مُرد!
من از کاری که انجام میدهم خجالت میکشم چون من مال این کار نیستم. من تازمانی که ظاهر پسرانه داشتم به خاطر زندگیام کار آهنگری انجام میدادم. من بهترین جوشکاری را بلدم؛ آرگون، سی او دو، زیر پودری، جوش معمولی، برش سی.ان.سی، برش اتومات. من در آهنگری واقعا حرفهای هستم. یک استاد کار هستم ولی متاسفانه این جا یک زن را به عنوان آهنگر استخدام نمیکنند. اگر جایی قبول کند به عنوان آهنگر کار کنم حتما این کار را انجام خواهم داد. من اصلا از تنفروشی خوشم نمیآید. من از این کار متنفرم ولی به خاطر مخارج زندگی، جور کردن اجاره خانه و محتاج نشدن مجبورم. کار من این شده که فقط ماه به ماه کرایه خانه و مخارج زندگی را تامین کنم. بیشتر از این، من هیچ پساندازی ندارم. کسی نیست از من حمایت کند؛ نه موسسهای، نه انجمنی، نه چیزی. اصلا کسی به فکر ترنس و ترنسها نیست.
من واقعا نمیخواهم عمل کنم. دلم نمیخواهد به کار خدا دست ببرم و دوست دارم همینطور که هستم باشم. ولی متاسفانه تا عمل نکنیم شناسنامهای با هویت زنانه در کار نیست. نمیدانم چه کنم. جایی هم نیست که بروی دردت را بگویی و حرف بزنی. الان هم ماندهام سال دیگر وقت اجاره خانهام تمام شد چه کنم و به چه کسی پناه ببرم. از کجا پول پیش تهیه کنم. یک زندگی خیلی بد که در آن هر روز دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیه میمیرم و زنده میشوم. این که نشد زندگی. من هم آرزو دارم ماهی یک بار، دو ماه یک بار نه اصلا سالی یک بار به گردش و تفریح بروم. من هم آرزو دارم یک ماشین داشته باشم. یک خانه حداقل بیست متری یا سی متری هم داشته باشم راضی هستم. ولی نیست. چه میشود کرد؟ هیچ وقت هم نمیشود پس انداز کرد. به مشتری هم نمیشود اعتماد کرد. به یک نفر که اعتماد میکنی باید با دومی با ترس، لرز و دلهره مواجه شوی. این زندگی نیست.
ولی این را هم بگویم که نمیشود فقط گفت جامعه بد و مقصر است. بعضی از امثال من هم خیلی مقصر هستند که کارهای بدی جلوی چشم دیگران در جامعه و نه در حریم شخصی و چهار دیواری خودشان انجام میدهند. شاید این یکی از دلایلی است که جامعه و کارفرماها نمیتوانند به من نوعی اعتماد کنند و فکر میکنند من هم مثل بقیه هستند. نمیدانم.
در پایان اگر نکتهای است، بفرمایید.
مجوزی است که دو سال اعتبار دارد و میتوانید با آن به بیمارستان بروید و عمل بازتایید جنسیت انجام بدهید. کاربرد دیگر آن هم این است که میتوانید آن را به عنوان کارت هویت استفاده کنید. من اصلا دوست ندارم عمل کنم و همین که هستم را ترجیح میدهم. چون کسانی که عمل کردهاند، از جمله دوستانم، افسردگی گرفتهاند. خودشان همیشه به من گفتهاند هیچ وقت عمل نکن. چون مشکلات خاص و دردهای زیادی را در پی میآید. من دو سال پیش این کارت را گرفتم اما به تازگی اعتبارش تمام شده است.
وقتی برای گرفتن این کارت به دادگاه، دادسرا، پزشکی قانونی و بهزیستی مراجعه میکردم، هر کدام بهانهای میآوردند. این مراحل قانونی را خودشان گذاشتهاند که من و امثال من طی کنیم تا مجوز بگیریم اما برای گرفتن همین مجوز حدود دوازده میلیون تومان پول از ما میگیرند. یک روز که برای اخذ مجوز با ظاهری دخترانه به دادسرا رفته بودم، به قاضی مربوطه مراجعه کردم. به من گفتند تو که هنوز پسر هستی و عمل نکردهای. باید با ظاهر پسرانه بیایی! من هم همان روز به خانه برگشتم و لباس پسرانه پوشیدم و مجددا به دادسرا رفتم. تا آن ملا من را دید گفت بیا اینجا بیا اینجا تو دختر هستی و باید چادر سر کنی!! من بالاخره نفهمیدم از نظر آنها دختر هستم یا پسر!
گرفتن همین مجوز با این وضعیت ماهها طول میکشد. پولهای زیادی هم از ما میگیرند. این در حالی است که باید ما و امثال ما حمایت شویم. در ترکیه امثال من هفتصد و پنجاه لیری حقوق دارند [کمک هزینهای که توسط سازمان ملل به پناهندگان ترنس داده میشود]. اما من چه حقوقی دارم؟ حتی سبد حمایتی هم به من تعلق نمیگیرد.
جدای از این موارد، حتی وقتی برای عابر بانکم مشکلی پیش میآید و به بانک میروم و شناسنامهام را نشان میدهم با نگاهی متعجب به من نگاه میکنند. در ادارات دیگر هم همینطور است. سوالات زیادی میپرسند و خیلیها نگاههای ناسالمی به ما دارند. این بسیار عذابآور است.
صرفا برای بیرون رفتن از خانه، وقتی با پوشش پسرانه بیرون میروم، بسیار برایم عذاب آور است. چون نگاهها، رفتارها و حرکات بسیار سنگین و توهین آمیز هستند. زمانی که با ظاهر پسرانه با دوستانم بیرون میرفتم، آنها معذب بودند و خجالت میکشیدند و به همین خاطر، به ندرت پیش میآمد که با هم بیرون برویم. اما وقتی با پوشش دخترانه بیرون میروم، کسی به من نگاه نمیکند و وقتی هم با دوستانم بیرون میروم راحت و ریلکس هستند و هیچ مشکلی نیست. حتی خودشان هم گفتهاند وقتی پوشش زنانه دارم برای بیرون رفتن با من راحتتر هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر