۱۳۹۹ مرداد ۱۰, جمعه

بيكارى،فقر و اعتياد همسر از دلايل عمده خشونت عليه زنان باردار است

بیکاری، فقر و اعتیاد همسر از دلایل عمده خشونت علیه زنان باردار است

نتایج پژوهشی در چند دانشگاه ایران نشان می‌دهد که عواملی مانند بیکاری، مشکلات اقتصادی، سابقه خشونت و اعتیاد همسر از جمله مهم‌ترین دلایل بروز خشونت خانگی نسبت به زنان باردار است که به سختی می‌توانند از خود دفاع کنند.

خشونت خانگی علیه زنان در بسیاری کشورها ابعادی گسترده دارد و در لایه‌های مختلف جامعه در سکوت ادامه پیدا می‌کند.  خبرگزاری ایسنا با انتشار نتیجه مطالعات پژوهشگران دانشگاه‌های علوم پزشکی مشهد و خراسان شمالی و دانشگاه آزاد اسلامی مشهد به ابعاد خشونت خانگی علیه زنان باردار و عوامل آن پرداخته است. این گزارش با نگاهی به آمار جهانی می‌گوید که حدود ۴۵ درصد زنان دنیا، یعنی از هر دو زن یک نفر، در معرض خشونت خانگی قرار دارند.

اجتماعی | 20.06.2020

بهنام محجوبى،درويش زندانى دست به اعتصاب غذا زد

بهنام محجوبی، درویش زندانی دست به اعتصاب غذا زد

بهنام محجوبی، درویش زندانی به خاطر عدم دریافت داروهای خود در زندان دست به اعتصاب غذا زد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، بهنام محجوبی، درویش زندانی به دنبال عدم دریافت داروهای درمانی خود و عدم رعایت قانون تفکیک جرائم در زندان و انتقال او به بند ۸ زندان اوین، امروز جمعه ۱۰ مردادماه ۹۹ دست به اعتصاب غذا زد.

گفته شده عدم تحویل داروهای آقای محجوبی منجر به تشنج شدید او خواهد شد.

همچنین باید گفت که آقای محجوبی در حالی که تحت نظر روانپزشک قرار داشته و پزشک او تاکید کرده که شرایط تحمل کیفر را ندارد از ۳۱خردادماه در زندان به سرمی برد.

روز شنبه ۳۱ خردادماه ۱۳۹۹، بهنام محجوبی، درویش گنابادی پس از حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای امنیت اوین توسط ضابطان قضایی بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان تهران بزرگ منتقل شد.

بهنام محجوبی روز شنبه ۳۱ خردادماه ۱۳۹۹، بهنام محجوبی، درویش گنابادی پس از حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای امنیت اوین توسط ضابطان قضایی بازداشت و برای تحمل حبس به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب در مرداد ماه سال گذشته، آقای محجوبی را بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق ارتباط گیری با سایرین و فراهم ساختن تجمع غیرقانونی» به دو سال زندان  و از بابت مجازات تکمیلی به دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروه ها و دسته جات سیاسی یا اجتماعی محکوم کرده بود.

آقای محجوبی، پس از واقعه «گلستان هفتم» در عوارضی اصفهان توسط نیرو‌های وزارت اطلاعات بازداشت و سپس به بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمان منتقل و پس از گذشت چهل روز با تامین وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

فشارها به دراویش در حکومت ایران عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبی‌ترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سال‌های قبل از انقلاب می‌رسد؛ اما در سال‌های اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتاب‌های ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم می‌کردند، رفته رفته جو سنگین‌تری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمت‌اللهی با تخریب برخی از مکان‌های مذهبی‌شان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.

در سال‌های گذشته اخبار و گزارش‌های پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.

۱۳۹۹ مرداد ۹, پنجشنبه

گزارشى جامع از زندان زنان وكيل آباد مشهد

بحران کرونا؛ گزارشی جامع از زندان زنان وکیل آباد مشهد

خبرگزاری هرانا – بند زنان زندان وکیل آباد مشهد موسوم به بند نسوان در مجموعه زندان وکیل آباد واقع در بلوار وکیل آباد و در نزدیکی کوهستان پارک شادی است. این بخش دارای ۷ بند است و حدود ۷۰۰ زندانی با اتهامات مختلف از جمله جرایم مالی، سرقت و قتل و همینطور زندانیان سیاسی و امنیتی، در این زندان نگهداری می‌شوند.  زندانیان حاضر در این زندان با مشکلاتی همچون کیفیت بد غذای زندان، نایابی و گرانفروشی کالاهای مورد نیاز توسط فروشگاه زندان و… روبرو هستند. در دوران شیوع کرونا اعزام به دادسرا و دادگاه کماکان و حتی بیش از گذشته ادامه دارد. زندانیان سیاسی پس از شیوع ویروس کرونا به بند دیگری منتقل شده و اصل تفکیک جرایم در خصوص آنان رعایت نمی‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بند زنان زندان وکیل آباد مشهد که به خاطر وسعت به زندان زنان معروف شده با مشکلات متعددی روبرو است.

این زندان یا همان بند نسوان در مجموعه زندان وکیل آباد شهر مشهد واقع در بلوار وکیل آباد در نزدیکی کوهستان پارک شادی قرار دارد.

این مجموعه خود دارای ۷ بند است که شامل بندهای ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، بند قرنطینه و بند عموم است. حدود ۷۰۰ زن زندانی با اتهامات مختلف از جمله با جرایم مالی، سرقت و قتل و همینطور زندانیان سیاسی و امنیتی در این زندان نگهداری می‌شوند.

بند یک

بند یک در طبقه اول ساختمان واقع شده است. این بند دارای یک کوریدور اصلی است که چندین اتاق در طرفین آن وجود دارد. هر اتاق به متراژ ۱۲ متر مربع است که در هر یک ۵ تخت سه طبقه قرار دارد. در این بند حدود ۳۰۰ زندانی نگهداری می‌شود که با جرایم متفاوت اما فاقد سوءپیشینه هستند. اتاق‌ها فاقد سرویس بهداشتی مجزا هستند و تنها در انتهای کوریدور یک سرویس بهداشتی تعبیه شده است که زندانیان به صورت مشترک از آن استفاده می‌کنند. هواخوری این بند نیز با بند دو مشترک است.

بند دو

این بند در طبقه فوقانی بند یک قرار دارد و شرایط اتاقها و سرویس بهداشتی کاملا همانند بند یک است. همانگونه که بالاتر اشاره شد، هواخوری بند یک و دو مشترک است اما حق دسترسی به آن به صورت نوبتی است و زندانیان دو بند نمی‌توانند همزمان از هواخوری استفاده کنند. زندانیان با جرایم مختلف و دارای سو پیشینه در این بند نگهداری می‌شوند.

بند سه

این بند در طبقه دوم ساختمان واقع شده است و دارای یک سالن اصلی فاقد اتاق و دارای ۱۵ تخت است. این بند ویژه نگهداری نوجوانان و کودک – مجرمان است و دارای دو سرویس بهداشتی و حمام است که زندانیان به صورت مشترک از آنها استفاده می کنند.

بند چهار

این بند که از آن با نام بند مادران نیز یاد می‌شود محل نگهداری زنان باردار و زندانیانی است که کودکان خردسال دارند. این بند دارای یک راهروی اصلی و شش اتاق مجزا است. اتاق‌ها فاقد سرویس بهداشتی هستند و زندانیان به صورت مشترک از سرویس بهداشتی که در انتهای سالن واقع شده، استفاده می‌کنند. فرزندان این مادران تا سن دو سالگی اجازه دارند که در کنار آنها باشند و پس از آن نگهداری این کودکان باید به بستگان زندانی واگذار شود و اگر زندانیان بستگانی خارج از زندان نداشته باشند کودکان به سازمان بهزیستی سپرده خواهند شد.

بند پنج

تا پیش از شیوع ویروس کرونا زندانیان سیاسی در بند ۵ مدت محکومیت خود را سپری می‌کردند. اکنون این محل به محل نگهداری زندانیان مشکوک و یا مبتلا به بیماری کرونا اختصاص داده شده است. زندانیان سیاسی محبوس در این بند نیز به بند ۳ منتقل شده‌اند. این بند از یک سالن سراسری فاقد اتاق تشکیل شده و دارای سه تخت سه‌طبقه است. در صورت افزایش زندانیان نسبت به گنجایش سالن، زندانیان کف خواب خواهند بود. بند ۵ در متراژ ۳۵ متر مربع است و پیشتر از آن به عنوان آبدارخانه استفاده می‌شد. این بند دارای دو سرویس بهداشتی است که از یکی از آنها به عنوان انباری استفاده می‌شود.

بند عموم

این بند که در طبقه تحتانی بند سه واقع شده به عنوان بند تنبیهی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این بند غیر بهداشتی و فاقد تخت است. در این بند تنها دو پنجره کوچک وجود دارد که همیشه کاملا بسته است. هواخوری این بند با بند ۳ مشترک است که به صورت نوبتی از آن استفاده می‌شود. در این بند کاملا بسته است و تنها زمانی که زندانیان درخواستی داشته باشند در می‌زنند و عموما با بی‌توجهی نگهبانان مواجه می‌شوند. تاکنون چند زندانی در این بند اقدام به خودکشی کرده‌اند. گفته می‌شود یکبار مسئولین زندان در یک مورد روسری یکی از زندانیان با استفاده از آن اقدام به خودکشی کرده بود را پس از انتقال پیکر از محل باز نکرده‌اند تا برای دیگر زندانیان درس عبرت بشود.

نحوه ورود زندانیان جدید در دوران کرونا

تا پیش از شیوع ویروس کرونا زندانیان ورودی جدید به مدت یک هفته به ساختمانی دو طبقه که از آن به عنوان قرنطینه استفاده می‌شد، منتقل می‌شدند. طبقه اول از لحاظ بهداشتی به شدت ضعیف است و تنها دو تخت در آن تعبیه شده بود. در طبقه دوم نیز ۱۸ تخت قرار داده شده است. اما پس از شیوع ویروس کرونا زندانیان تازه وارد ابتدا به مدت دو روز به طبقه پایین ساختمان قرنطینه منتقل و پس از آن به مدت ۱۲ روز در طبقه بالای ساختمان قرنطینه نگهداری می‌شوند. این زندانیان بدون تفکیک در کنار هم نگهداری می‌شوند و پس از اتمام دوران قرنطینه به بندهای عمومی زندان منتقل می‌شوند. این قوانین چه پیش و چه پس از آن شیوع ویروس کرونا شامل زندانیان سیاسی نمی‌شود و همگی در بدو ورود مستقیما به بند منتقل می‌شوند.

اصل تفکیک جرایم

اصل تفکیک جرایم در این زندان رعایت نمی‌شود و زندانیان با جرایم مختلف در کنار یکدیگر نگهداری می‌شوند. در خصوص بند پنج که پیش از این محل نگهداری زندانیان سیاسی بود نیز در مواردی برای نگهداری زندانیان با جرایم عمومی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین با شیوع ویروس کرونا زندانیان سیاسی از بند ۵ به بند ۳ که محل نگهداری کودک مجرمان است منتقل شده‌اند.

فروشگاه زندان و تغذیه زندانیان

تصویری از ورودی زندان مشهد

در فروشگاه زندان اجناس به چند برابر قیمت اصلی به زندانیان عرضه می‌شوند. به گونه‌ای که هر عدد ران مرغ به قیمت دستکم ۲۵ هزار تومان در این فروشگاه فروخته می‌شود. فروش فلفل، چاقو و قیچی نیز در فروشگاه زندان ممنوع است.

غذای زندان به شدت بی‌کیفیت و غیربهداشتی است. در این غذا به هیچ عنوان گوشت استفاده نشده و همواره سویا جایگزین آن می‌شود. به علاوه زندانیان می‌توانند از محلی در زندان که به عنوان کارگاه آشپزی نامیده می‌شود هر پرس غذا را بین ۵ تا ۶ هزار تومان تهیه کنند. غذای این کارگاه نیز بی کیفیت بوده و میزان آن نیز کم است.

اخیرا در بند یک و دو،  اتاقی ۱۲ متری به عنوان اجاق خانه طراحی شده است که هر کدام شامل چند شعله گاز است. زندانیان بندهای مختلف برای تهیه غذا در اجاق خانه باید از قبل نوبت گرفته و به نسبت به زمان پخت غذا مبلغی بین ۱۰۰ تا ۸۰۰ تومان به عنوان پول گاز به زندان پرداخت کنند.

بهداشت، درمان و اعزام به بیمارستان

با شیوع ویروس کرونا مسئولین زندان در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۸ بند پنج را تخلیه کرده و زندانیان سیاسی را به بند ۱ منتقل کردند تا از این فضا برای زندانیانی که مشکوک به ویروس کرونا هستند استفاده کنند. اما پس از دو روز یعنی در تاریخ ۲۱ اسفند این افراد مجددا به بند پنج بازگردانده شدند. یک بار دیگر در تاریخ ۶ فروردین امسال زندانیان سیاسی از بند ۵ به بند ۳ منتقل شده و این بند به محل نگهداری زندانیانی که مشکوک به ویروس کرونا هستند اختصاص یافت.

پس از شیوع ویروس کرونا مواد بهداشتی و ضدعفونی کننده از سوی مسئولین زندان در اختیار زندانیان قرار نگرفته است. محیط زندان هفته‌ای دوبار توسط زندانیان با استفاده از یک کپسول که مسئولین در اختیار آنها قرار می‌دهند پاکسازی می‌شود. از سوی دیگر زندانیان از داشتن دستکش و الکل محروم هستند و تنها می‌توانند ماسک های پارچه ای که در کارگاه خیاطی زندان دوخته می‌شود را به قیمت هر عدد ۴۵۰۰ تومان خریداری و استفاده کنند. اما این ماسک‌ها که در محیط‌های بهداشتی و استاندارد ساخته نشده و در صورت ابتلای یکی از کارکنان به ویروس کرونا این بیماری به راحتی و از طریق ماسک به سایرین انتقال خواهد یافت.

زندانیان در صورت بیماری می‌توانند به بهداری زندان که در داخل ساختمان بند واقع شده، مراجعه کنند. مراجعه زندانیان بند یک و دو در دو روز مختلف انجام می‌شود و این زندانیان نمی‌توانند به صورت مشترک در یک روز به بهداری مراجعه کنند. اما برای دیگر بندها مراجعه به بهداری آزاد است.

در بهداری تنها یک دکتر عمومی و یک دکتر زنان وجود دارد و اگر زندانیان درخواست انتقال به مراکز درمانی خارج از زندان را داشته باشند به درخواست آنها پس از ۷ تا ۱۰ روز پاسخ داده خواهد شد. هزینه درمان نیز برخلاف قوانین سازمان زندان‌ها بر عهده زندانیان است.

برای تحویل دارو به زندانیان نام دریافت کننده دارو از بلندگوی زندان خوانده شده و زندانی برای دریافت دارو باید به بهداری مراجعه کند. اما در خصوص زندانیان سیاسی مسئولین بهداری دارو را به بند آورده و مستقیما به آنها تحویل می‌دهند.

اعزام به دادسرا و دادگاه

پس از شیوع ویروس کرونا اعزام زندانیان به دادسرا و دادگاه همچنان ادامه دارد و افراد پس از بازگشت به زندان بدون گذراندن دوره قرنطینه مستقیما وارد بند می‌شوند. تنها در بدو ورود مایع ضدعفونی کننده در اختیار آنان قرار می‌گیرد.

ملاقات و تلفن زندانیان

تا پیش از شیوع ویروس کرونا ملاقات‌ها به سه شکل کابینی، حضوری و بند به بند انجام می‌شد. اما پس از شیوع کرونا تنها ملاقات کابینی طبق روال گذشته هفته‌ای یکبار در روزهای سه‌شنبه و به مدت ۲۰ دقیقه انجام می‌شود.

پیش از شیوع کرونا نیز ملاقات حضوری هر ۲۸ روز یکبار به مدت ۳۰ دقیقه انجام می‌شد. در ملاقات بند به بند نیز زندانیان هر ۲۱ روز یکبار می‌توانستند با بستگان خود که در بندهای دیگر زندان نگهداری می‌شدند ملاقات حضوری داشته باشند.

در تمامی بندها دستگاه تلفن کارتی نصب شده است و زندانیان می‌توانند از ساعت  ۹ صبح تا ۷ بعد از ظهر از تلفن استفاده کنند. اما بند ۵ تا دیماه ۹۸ فاقد دستگاه تلفن بود و زندانیان برای استفاده از تلفن باید در روزهایی خاص و تعطیل به مدت محدود از تلفن بند ۴ استفاده کنند. اما پس از دی ۹۸ یک دستگاه تلفن در بند ۵ نصب شده و همچون سایر بندها از ساعت ۹ صبح تا ۷ عصر به تلفن دسترسی دارند.

امکانات فرهنگی و باشگاه زندان

این زندان دارای کتابخانه و باشگاه ورزشی است که دسترسی به این امکانات برای تمامی زندانیان به جز زندانیان بند عموم در ساعت اداری آزاد است. پس از شیوع ویروس کرونا دسترسی به این امکانات برای مدتی کوتاه محدود شده اما مجددا استفاده از آن آزاد شد.

اشتغال زندانیان

زندانیان می‌توانند در کارگاه‌های شیرینی پزی، خیاطی و قالی بافی اشتغال داشته و ماهیانه مبلغ ۷۰ هزار تومان به عنوان دستمزد دریافت کنند. از سوی دیگر برخی از زندانیان به صورت شخصی برای سایر زندانیان کارهای خدماتی مانند شستن لباس، ظرف و تمیز کردن اتاق و سرویس بهداشتی را انجام می‌دهند و به صورت توافقی از زندانیان دستمزد دریافت می‌کنند.

اعتیاد

زندانیانی که به مواد مخدر اعتیاد دارند می‌توانند ماهیانه با پرداخت مبلغ ۲۵ هزار تومان به مسئولان زندان هر شب یکبار جیره متادون دریافت کنند.

اجرای حکم اعدام و شلاق

زندانیان محکوم به اعدام ۲۴ ساعت قبل از اجرای حکم به مکانی که “تحت نظر” نام دارد، منتقل می‌شوند. حکم نیز در محوطه اصلی زندان که به زندان مردان نزدیک است اجرا می‌شود. همچنین حکم شلاق در اتاقی که در داخل ساختمان زندان واقع شده، اجرا می‌شود.

خشونت خانگى؛نجات دخترى كه توسط ١٠ سال توسط برادر و مادرش مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفت

خشونت خانگی؛ نجات دختری که ۱۰ سال توسط برادر و مادرش مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفت

خبرگزاری هرانا – آیسان ۲۱ ساله از دوران کودکی از سوی مادرش مورد ضرب و شتم و خشونت قرار گرفته و برادر او تحت حمایت مادرش ۱۰ سال به او تجاوز کرده است. این دختر که اکنون در خوابگاه اورژانس اجتماعی به سر میبرد داستان زندگی خود را روایت میکند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از دیدارنیوز، آنچه پیش رو دارید روایت زندگی آیسان دختر ۲۱ ساله ای است که از دوران کودکی از سوی مادرش مورد ضرب و شتم و خشونت قرار گرفته و برادر او تحت حمایت مادرش ۱۰ سال به او تجاوز می کرده است.

روایت او قصه دردناک هزاران دختری است که قربانی چنین فجایعی هستند. دختران بینوایی که فریادهایشان پشت خطوط قرمز به سکوت می‌نشیند و چین و چروک صورت می‌شود. آیسان سخن گفت و خواهرانش جسم و جان رنج کشیده و بیمارش را نجات دادند از ظلم برادر ستم گر و بیماری که تحت حمایت مادری بی رحم ۱۰ سال به آیسان تجاوز می‌کرد.

این دختر گفت: “ما هیچ وقت به معنای واقعی خانواده نبودیم. از زمانی که به یاد دارم مادرم همیشه در حال داد و بیداد کردن و راه انداختن دعوا و البته تحقیر شدید پدرم بود. در خانواده ما مادرم شدیدا سلطه داشت و ما مثل مرگ از او می‌ترسیدیم. کتک زدن ما رو از وقتی خیلی کوچک بودیم شروع کرد.پدرم شباهتی به یه مرد خانواده دار نداشت بیشتر شبیه یک پسر نوجوون بی خیال و معتاد بود”.

مادرم به طرز وحشیانه‌ای ما را میزد

آیسان به اندازه تمام عمرش حرف داشت، حرفایی که هیچ وقت گوش شنوایی برای شنیدنشان نداشت. او که از ترس برادر و مادرش به آرامی صحبت می‌کرد گفت نمی‌دانم از کجا شروع کنم بهتر است از خانواده ام بگویم: “ما هیچ وقت به معنای واقعی خانواده نبودیم. از زمانی که به یاد دارم مادرم همیشه در حال داد و بیداد کردن و راه انداختن دعوا و البته تحقیر شدید پدرم بود. در خانواده ما مادرم شدیدا سلطه داشت و ما مثل مرگ از او می‌ترسیدیم. کتک زدن ما رو از وقتی خیلی کوچک بودیم شروع کرد. یادمه حتی وقتی خیلی بچه بودم و خودم رو خیس می‌کردم منو تا سر حد مرگ میزد. با کوچکترین بهانه منو برادرم رو به باد کتک می‌گرفت. با چکش و میله‌های آهنی می‌زد تو سر برادرم. منو هم میزد، همیشه هم در رو روی من قفل می‌کرد از همون بچگی تا الان این کارو می‌کنه حتی اجازه نمی‌داد دستشویی برم. توی اتاق زندانی بودم تا وقتی از سر کار برگرده، مادرم فروشنده است. منی که همیشه اسیر و شدیدا تحت کنترل بودم هیچ درکی از فضای بیرون نداشتم، از همه چیز و همه کس می‌ترسیدم. این ترس‌ها و خشونت‌ها سبب شد که به بیماری یا اختلال «ptsd» مبتلا شوم و حتی راه رفتنم هم دچار مشکل شود. پدر و مادرم هیچ توجهی به نیاز‌های ما نداشتند، نه چیزی برای ما می‌خریدند نه تربیت و آموزشی در کار بود، هر دو بیسواد و به نظر من شدیدا بیمار بودند”.

وی ادامه داد: “مادرم به حدی خشن بود که با کوچکترین حرف یا اختلافی که تو عالم بچگی بین منو برادرم پیش می‌اومد یا من حرفی میزدم که دوست نداشت، شب که خواب بودم می‌آمد بالای سرم در حالی که یه گوشه لباسش را آتیش زده بود می‌گفت پاشو می‌خوام آتیشت بزنم، می‌خوام بکشمت. من از ترس از خواب بیدار می‌شدم، همیشه این کارو می‌کرد حتی وقتی بزرگ شدم، به خاطر این کار‌ها همیشه کابوس‌های وحشتاک می‌دیدم. این رفتار‌ها و خشونت هاش هرچی ما بزرگتر شدیم بدتر شد”.

پدرم معتاد به فیلم پورن بود

این دختر درباره پدر خود گفت: “از وقتی یادم میاد پدرم هیچ نقشی تو زندگی ما به جز کار کردن نداشت. شدیدا منفعل بود. نه حرفی میزد نه توی خونه نسبت به چیزی واکنش نشون می‌داد. البته فکر می‌کنم به خاطر این بود که مادرم آدم حسابش نمی‌کرد، همیشه باهاش خشن بود حتی بهش تف می‌کرد و مدام بهش فحاشی می‌کرد. پدرم شباهتی به یه مرد خانواده دار نداشت بیشتر شبیه یک پسر نوجوون بی خیال و معتاد بود. اعتیاد پدرم به فیلم‌های پورن بود. از اون زمان که این فیلم‌ها رو سی دی بودند تا بعد که ماهواره اومد و بعدشم گوشی، پدرم مدام فیلم پورن می‌دید. براش هم مهم نبود که جلوی ما این کارو بکنه فکر میکرد ما بچه‌ایم و متوجه نیستیم. صبح می‌رفت سر کار ظهر می‌اومد یه فیلم نگاه می‌کرد می‌رفت سراغ مادرم اونم با سر و صدا انگار نه انگار که ما توی خونه هستیم. پدرم دوباره می‌رفت شب میومد باز همین برنامه بود تا وقتی بخوابه”.

۵ سالم که بود برادرم تجاوزهاش رو شروع کرد

آیسان گفت: “برادرم از من ۷ سال بزرگتره وقتی من ۵ سالم بود اون ۱۲ سالش بود. فیلم‌های پدرم رو دیده بود. هر وقت پدر و مادرم می‌رفتن بیرون فیلم‌ها رو پخش می‌کرد من رو هم تشویق می‌کرد که ببینمشون. تمام حرکات اون بازیگر‌ها رو یاد گرفته بود. دست مالی‌هاش و آزار‌های جنسیش رو وقتی ۵ سالم بود شروع کرد. من فقط گریه می‌کردم، اما اون توجهی نداشت. نمی‌تونستم به مادرم بگم مطمئن بودم باز هم مثل همیشه منو میزنه و زندانیم میکنه، برادرم هم تهدیدم می‌کرد که اگر کسی چیزی بفهمه منو میکشه، ۷ ساله که شدم رابطه اش رو طور دیگه‌ای با من شروع کرد، با خشونت و تهدید بیشتر. منو تشویق می‌کرد به رابطه و مدام میگفت که چرا ناراضی هستی این کار که خیلی خوبه تازه همه خواهر برادر‌ها اینجورین فقط ما نیستیم که، تا بچه بودم هیچ درکی از این کار نداشتم و واقعا فکر می‌کردم همه این کارو می‌کنند”.

این دختر ادامه داد: “بزرگتر که شدم یه چیزایی متوجه شدم و مقاومتم بیشتر شد. گریه می‌کردم و جیغ میزدم اونم خشونت هاش رو برای شکستن مقاومت من بیشتر کرد. من رو شدیدا کتک می‌زد و تهدید به کشتن می‌کرد. بشدت ازش می‌ترسیدم، صحنه چشماش، بدنش که می‌لرزید و عرق می‌کرد همیشه جلو چشمام بود. ازش متنفر بودم. نمی‌تونستم به کسی بگم، نه با فامیلی رفت و آمد داشتیم نه حتی دوستی تو مدرسه داشتم. می‌ترسیدم حرف بزنم، از واکنش دوستام می‌ترسیدم، می‌دونستم نه تنها کمکم نمی‌کنند که آبروم رو می‌برن و بعد از اینکه تو مدرسه پخش کردن باهام قطع رابطه می‌کنند. به مدیر و معلم‌ها که قطعا نمی‌تونستم بگم، چنین چیزی رو چطور میشه به معلم‌ها و مدیری که مدام به ناخن و موی آدم گیر میدن گفت. همسایه‌ها هم هر وقت با صدای جیغ من پشت در می‌اومدن، برادرم در رو باز نمی‌کرد”.

مادرم از تجاوز برادرم خبر داشت

آیسان گفت: “پدرم که کلا نبود. این چند سال اخیر هم رفت یه شهر دیگه و ۲ ماه یکبار هم خونه نمی‌اومد. مادرم از یه جایی به بعد یه بو‌هایی برده بود، اما به روی خودش نمی‌آورد احتمالا به خاطر آبرو، همیشه ترس آبرو داشت، منو که می‌زد سریع زندانی می‌کرد که همسایه‌ها صدای گریه هامو نشنوند. با اینکه می‌دونستم خودش قضیه رو می‌دونه، اما یه بار که خیلی ناراحت بودم جریان رو بهش گفتم. برادرم سه سالی رفته بود کشور‌های اطراف برای کار، من از دست آزارهاش راحت بودم، اما مادرم همچنان اجازه نمی‌داد پامو از خونه بذارم بیرون، مثل همیشه منو زندانی می‌کرد، میزد و با چاقو تهدید می‌کرد. توی یکی از این کتک کاری‌ها بهش گفتم یکبار جلوی اون آشغال رو نگرفتی و نپرسیدی که چرا ۱۰ ساله با من اون کارو میکنه، همیشه در مقابل جنایتش سکوت کردی. از شنیدن حرفام نه تنها متعجب نشد که منو گرفت به باد فحش و تهمت که تو هرزه هرجایی هستی، معلوم نیست با کی چه غلطی کردی که می‌اندازیش گردن برادرت، تو فقط یه فاحشه کوچولویی همین”.

به سوی رهایی

آیسان با بیان اینکه برادرم بعد از سه سال برگشت و بازهم آزار‌های جنسیش رو شروع کرد گفت: “اما من حالا دیگه صاحب گوشی بودم. توی یکی از این پیچ‌های اینستاگرامی با پیج خانم فاطمه باباخانی که یکی از زنان فعال در حوزه حمایت از حقوق زن و مبارزه با خشونت علیه زنان هست آشنا شدم و از ایشون کمک خواستم. ایشون راهنمایی کردن منو که باید به اورژانس اجتماعی مراجعه کنم، خودشون هم کار‌های مقدماتی رو انجام دادند تا من سر یه فرصت اون خونه اون جهنم رو ترک کنم. قراره فردا از خونه بزنم بیرون. خیلی خوشحالم که دارم نجات پیدا می‌کنم. امیدوارم حالم زود خوب بشه بتونم یه زن قوی بشم و به دختر‌های مثل خودم کمک کنم. کاش بقیه قربانی‌های تجاوز هم سکوتشون رو بشکنن”.

آیسان اکنون در خوابگاه اورژانس اجتماعی به سر میبرد. خانم باباخانی که در حال تاسیس یک مرکز حمایتی برای زنان و دختران در ارومیه است، قرار است این دختر را نزد خود برده و ضمن فرستادن او به دانشگاه، مقدمات فراگیری کار و حرفه‌ای برای او را نیز فراهم کند.

سميه راموز از زندان آزاد شد

سمیه راموز با وثیقه از زندان بوشهر آزاد شد

سمیه راموز که در اردیبهشت‌ماه  توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، با تامین وثیقه و به صورت موقت از زندان بوشهر آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۹، سمیه راموز، شهروند اهل بوشهر که توسط نیروهای امنیتی در اردیبهشت ماه بازداشت شده بود، با تامین وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی تا پایان مراحل دادرسی و به صورت موقت از زندان بوشهر آزاد شد.

بر اساس این گزارش اتهام «تبلیغ علیه نظام» توسط شعبه اول بازپرسی دادسرای انقلاب برزجان و از سوی بازپرس عابدینی به خانم راموز تفهیم شده است.

این شهروند در تاریخ ۲۰ اردیبهشت‌ماه ۹۹ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

۱۳۹۹ مرداد ۸, چهارشنبه

مرضيه فارسى با توديع قرار وثيقه از زندان قرچك ورامين آزاد شد

مرضیه فارسی با تودیع قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شد

خبرگزاری هرانا – مرضیه فارسی، متهم سیاسی هفته گذشته با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان قرچک ورامین آزاد شد. خانم فارسی در اسفند ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد با پایان مراحل بازجویی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرضیه فارسی، متهم سیاسی هفته گذشته با تودیع قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شد.

آزادی خانم فارسی یا تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است.

مرضیه فارسی در اسفند ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در زندان اوین منتقل شد.

او نهایتا مدتی بعد پس از پایان مراحل بازجویی از بازداشتگاه این نهاد امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

اتهام مطروحه علیه خانم فارسی “همکاری با یکی از سازمان‌های مخالف نظام (سازمان مجاهدین خلق ایران)” عنوان شده است.

هرانا در اوایل خردادماه امسال در گزارشی از بازداشت ۱۸ شهروند ازجمله مرضیه فارسی طی ماه‌های اخیر به اتهام مشترک “همکاری با یکی از سازمان‌های مخالف نظام (سازمان مجاهدین خلق ایران)” و با پرونده‌های جداگانه خبر داده بود.

مرضیه فارسی به بیماری سرطان مبتلا است. او تا زمان آزادی به صورت بلاتکلیف در بند ۵ زندان قرچک ورامین در بازداشت بسر می‌برد.

هرانا پیشتر در تاریخ ۲۴ تیرماه امسال در گزارشی به شرح وضعیت زندان قرچک ورامین و معرفی زندانیان سیاسی ساکن این زندان و ارائه نقشه طبقات مختلف آن جهت آشنایی بیشتر با این محل پرداخت.

شكيبا شاكر حسينى،به دوسال حبس محكوم شد

شکیبا شاکرحسینی، به دو سال حبس محکوم شد

خبرگزاری هرانا – امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، از محکومیت موکلش شکیبا شاکرحسینی، به دو سال حبس تعزیری توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران خبر داد. به گفته وی صدور حکم حبس علیه موکلش به علت شرکت در تجمع ایرانیان لندن در حمایت از برجام که در سال ۹۴ برگزار شده بود، صورت گرفته است. بنابر حکم دادگاه، این تجمع «مراسمی ضدامنیتی» تلقی و حضور خانم شاکر حسینی در آن نیز «اجتماع و تبانی با افراد معاند» خوانده شده است. شکیبا شاکرحسینی، شهروند ایرانی ساکن لندن، هم اکنون در ایران حضور داشته و با قرار وثیقه آزاد است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رویداد ۲۴، امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، از محکومیت موکلش شکیبا شاکرحسینی، به دو سال حبس تعزیری خبر داد.

امیر رئیسیان، وکیل دادگستری درباره جزئیات پرونده موکل خود می‌گوید: “شکیبا شاکرحسینی در تجمع حمایت از برجام در سال ۹۴ و پیش از تصویب کنگره آمریکا در لندن حضور داشت. طبق حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، حضور خانم شاکر حسینی در این تجمع اجتماع و تبانی با افراد معاند تلقی شده و به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی محکوم به دو سال حبس تعزیری شده است”.
‎او ادامه می‌دهد: “بخشی از حکم تعلیق شده اما از آنجایی که مبنایی برای این اتهام وجود ندارد، قصد داریم نسبت به حکم دادگاه، تقاضای تجدیدنظرخواهی کنیم. این پرونده از سال ۹۷ در جریان است و ما در هر مرحله از رسیدگی، امیدوار بودیم که موضوع حل و او تبرئه شود، اما متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد”.
این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه آنچه در فرایند رسیدگی به پرونده موکلش مورد بررسی قرار گرفته، صرفا مربوط به این تجمع می‌شود، تصریح می‌کند: “گرچه در فرایند رسیدگی به مطالبی که از ایشان در رسانه‌ها منتشر شد، نیز اشاره شده بود، اما از آنجایی که همه آن‌ها در چارچوب قانون صورت گرفته بود، ایشان در این موارد محکوم نشدند. با این‌حال، بنا بر حکم دادگاه ایشان به دلیل برگزاری مراسم ضدامنیتی محکوم شدند که با توجه به کیفرخواست و آنچه در مطالب پرونده منعکس شده بود، منظور همان تجمع ایرانیان لندن در حمایت از برجام بوده است”.
رئیسیان در پاسخ به اینکه مبنای حقوقی طرح این اتهام با توجه به وقوع آن در خارج از کشور بوده چیست، می‌گوید: “بر اساس اصل صلاحیت سرزمینی، رسیدگی به جرایم، درصورتی ممکن است که وقوع جرم در سرزمین کشور رسیدگی‌کننده صورت گیرد. اما بنا بر ماده۶ قانون مجازات صلاحیت رسیدگی به کلیه جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی در محاکم ایران وجود دارد و ماده ۷ قانون مجازات اسلامی می‌گوید «هریک از اتباع ایران در خارج از کشور مرتکب جرمی شود، در صورتی که در ایران یافت و یا به ایران اعاده گردد، طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران محاکمه و مجازات می‌شود مشروط بر اینکه: الف_ رفتار ارتکابی به موجب قانون جمهوری اسلامی ایران جرم باشد. ب _ در صورتی که جرم ارتکابی از جرائم موجب تعزیر باشد، متهم در محل وقوع جرم محاکمه و تبرئه نشده یا در صورت محکومیت، مجازات کلاً یا بعضاً درباره او اجراء نشده باشد.» از این‌رو، این قبیل جرایم تعزیری با این کیفیت در ایران، قابل رسیدگی است”.
او می‌گوید: “با تجمع در یک شهر، نمی‌توان امنیت شهر دیگر را برهم زد، مگر آنکه اثر ضد امنیتی آن تجمع بر شهر دیگر وجود داشته باشد؛ مثلا جرمی در آن تجمع رخ دهد که منجر به تبلیغ علیه نظام شود. در نتیجه جرم امنیتی با عنوان «تبلیغ» رخ داده که در ایران قابل رسیدگی است؛ آن هم ناشی از آثار تجمع است نه خود تجمع”.
این وکیل دادگستری می‌افزاید: “ممکن است در این موراد، جرم قابل تفهیم باشد، اما در مورد پرونده موکل من، وقوع این جرم قابل تفهیم نیست؛ ضمن اینکه در آن زمان همه گروه‌های سیاسی و کلیت نظام بر سر برجام اتفاق نظر داشتند و مورد تأیید آن‌ها بود”.
شکیبا شاکرحسینی، شهروند ایرانی ساکن لندن، هم اکنون در ایران حضور داشته و با قرار وثیقه آزاد است.