۱۴۰۰ فروردین ۱۱, چهارشنبه

تداوم حبس سمانه نوروز مرادی،علی رغم تأیید عدم تحمل حبس

 

تداوم حبس سمانه نوروز مرادی، علی رغم تایید عدم تحمل حبس

سمانه نوروزمرادی زندانی سیاسی، علی رغم موافقت نماینده دادستان تهران با تعویق مجازات به دلیل عدم تحمل حبس همچنان در زندان لاکان رشت محبوس است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، نماینده دادستان تهران، روز یکشنبه ۸ فروردین ماه ۱۴۰۰، با تعویق مجازات سمانه نوروز مرادی به دلیل عدم تحمل حبس این زندانی سیاسی موافقت کرده اما پس از گذشت سه روز به دلیل عدم هماهنگی و کارشکنی مسئولان، این زندانی کماکان در زندان لاکان رشت به سر می برد.

پیشتر نیز مقامات قضایی و امنیتی علی رغم اینکه سمانه نوروز مرادی، زندانی سیاسی شرایط تحمل حبس در زندان را ندارد، توجهی به وضعیت جسمانی وخیم این زندانی نکرده و از حق درمان محروم مانده بود.

این زندانی سیاسی از بیماری لوپوس مفصلی، دیابت، سنگ کلیه و ورم روده رنج می‌برد و در زندان به سرطان سینه نیز مبتلا شده است.

با وجود تأییدیه دست کم سه پزشک خارج از زندان مبنی بر مشکلات جسمانی حاد سمانه نوروز مرادی و عدم توان تحمل کیفر، تا به حال پزشکی قانونی نظر نهایی خود را در این زمینه صادر نکرده و این زندانی در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد.

خانم نوروز مرادی که در حال حاضر دوران محکومیت را در زندان لاکان رشت پشت سر می گذارد، به سرطان سینه نیز مبتلا شده و نیاز به جراحی فوری تخلیه سینه و درمان دارد و همچنان از دسترسی به خدمات پزشکی محروم مانده است.

این زندانی سیاسی که در حال گذراندن دوران محکومیت ۳ سال و ۹ ماه حبس تعزیری در بند زنان زندان اوین بود، روز چهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۳۹۹، به زندان رودسر  منتقل شد.

سمانه نوروز مرادی، روز یکشنبه ۲۰ مهرماه ۱۳۹۹، با مراجعه به پزشک بهداری زندان و تشخیص کیست مویی، جهت انجام عمل جراحی به بیمارستان امام خمینی اعزام شد اما بدون رسیدگی درمانی، به زندان اوین بازگردانده شده بود.

این زندانی سیاسی به دلیل اوضاع نامناسب جسمانی، شرایط تحمل حبس در زندان را ندارد اما مقامات قضایی و امنیتی توجهی به وضعیت این زندانی ندارند و وی تاکنون از حق درمان و خدمات پزشکی محروم مانده است.

خانم نوروز مرادی شهریور ۱۳۹۷، به اتهام فعالیت در شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و فعالیت در تلگرام «کمپین بازگشت شاهزاده رضا پهلوی» از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شد.

وی پس از مدتی بازداشت با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی، تا اتمام مراحل دادرسی به صورت موقت آزاد شد.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری او را به اتهام «حمایت از گروه‌های مخالف حکومت در شبکه‌های اجتماعی» به ۸ سال حبس تعزیری محکوم کرد.

این حکم کمی بعد با توجه به «تسلیم به رای» از سوی خانم نوروزی در دادگاه تجدیدنظر به ۳ سال و ۹ ماه کاهش یافت.

این زندانی سیاسی ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸، جهت اجرای حکم بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

خانم نوروز مرادی، روز ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹، در تماسی از زندان اوین از تشکیل پرونده جدیدی علیه خود در شعبه چهارم دادسرای اوین خبر داده بود.

مصداق محکومیت تازه خانم نوروز مرادی به دلیل انتشار پیام ویدئویی یک دقیقه‌ای در دوران مرخصی نوروزی بوده است که نیروهای امنیتی بدلیل به کار بردن عبارت «جاوید شاه» در این ویدئو پرونده جدیدی برای ایشان بازگشایی کردند.

این زندانی سیاسی در زمان تحمل دوران محکومیت خود زندان اوین در تیرماه ۱۳۹۹، دوباره در پرونده جدید بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» توسط دادگاه انقلاب به ۱۵ ماه زندان محکوم شد. 

۱۴۰۰ فروردین ۹, دوشنبه

نامه اعتراضی مردم ایران به رئیس جمهور چین و درخواست خروج از ایران

 

نامه اعتراضی مردم ایران به رئیس‌جمهور چین و درخواست خروج از ایران

پتیشنی در فضای مجازی منتشر شده که در اصل نامه‌ای است خطاب به شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین. در این نامه از شی جین پینگ خواسته شده است تا قرارداد ۲۵ ساله با جمهوری اسلامی را امضا نکند.
هم‌زمان با سفر وزیر خارجه چین به ایران به منظور امضای سند همکاری جامع ۲۵ ساله میان دو کشور نامه‌ای در فضای مجازی خطاب به رییس جمهوری چین منتشر شده و در آن از شی جین پینگ خواسته شده است تا وزیر امور خارجه چین را به این کشور فرا خواند و از امضای این قرارداد جلوگیری کند.
نویسندگان این نامه نوشته‌اند که «نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است و به همین دلیل امضای قراردادی ۲۵ ساله با چنین نظامی ذاتاً محکوم به بطلان است».
در این نامه اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ماه ۱۳۹۸ و مشارکت پایین در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز کمپین اخیر «نه به جمهوری اسلامی» نشانه‌هایی بر «خواست مردم ایران برای سقوط نظام جمهوری اسلامی» عنوان شده است.
نویسندگان این نامه با اشاره به بحران‌هایی که در حال حاضر جمهوری اسلامی با آنها روبروست از جمله «بحران اقتصادی، اختلاف در میان کارگزاران، فساد دولتمردان و بحران منطقه‌ای» سقوط این نظام را «در کوتاه مدت قطعی» دانسته‌اند.
امضاکنندگان این پتیشن قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را «در تعارض با منافع ملی ایران» و «به لحاظ اخلاقی، سیاسی، حقوقی و انسانی مردود» دانسته‌اند. در این نامه از رئیس جمهوری چین خواسته شده تا تنها به گزارش‌های سفارت چین در ایران اکتفا نکند و به شبکه‌های اجتماعی و دنیای مجازی نگاهی بیندازد تا «واقعیت‌های زیر پوست جامعه ایران» را دریابد. 
در جای دیگری از این نامه تاکید شده که «جمهوری اسلامی نماینده واقعی ملت ایران نیست» و قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین «متعارض با منافع ملی ایران» است. در این نامه آمده است: «نظام جمهوری اسلامی چیزی جز یک کالبد بی‌جان نیست و این قرارداد را با هدف نجات از سرنگونیِ خود امضا می‌کند نه برای تامین منافع ملی ایران.»
نویسندگان نامه مزبور قرارداد ۲۵ ساله همکاری میان ایران و چین را یادآور قراردادهای ترکمانچای و گلستان دانسته و خطاب به رییس جمهوری چین نوشته‌اند: «بی‌تردید جنابعالی ارزش دوستی دو ملت بزرگ ایران و چین را بیش از قراردادی می‌دانید که نظام جمهوری اسلامی آن را از روی استیصال امضا می‌کند و نزد ملت ایران یادآور قراردادهای ننگینِ ترکمانچای و گلستان است.»
این پتیشن تا کنون به امضای بیش از ۳۴۰۰ نفر رسیده است. شورای مدیریت گذار و اشخاصی همچون مهران براتی، قاسم شعله سعدی، شاپرک شجری‌زاده و پدر و مادر کشته شدگان سال‌های اخیر از جمله پدر و مادر سعید زینالی، مادر پویا بختیاری و شعله پاکروان مادر ریحانه جباری از جمله امضاکنندگان این پتیشن هستند.
تا کنون جزییاتی از سند همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده و همین امر باعث شده تا نگرانی درباره محتوای این سند افزایش یابد. بسیاری از کارشناسان و متخصصان می‌گویند با توجه به شرایطی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد، این سند از موضع ضعف ایران امضا شده و نمی‌تواند حافظ منافع ملی کشور باشد.

۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

اعدام زنان در ایران در دوره حسن روحانی

 

اعدام زنان در ایران در دوره حسن روحانی

 

Execution 109_FA

اعدام زنان در ایران

ایران تنها کشوری در جهان است که زنان را به تعداد زیاد اعدام می کند. ۱۰۹ زن در دوران ریاست جمهوری روحانی از شهریور ۹۲ در ایران اعدام شده اند.

اکثریت زنانی که اعدام می شوند خود قربانی خشونت خانگی و قوانین تبعیض آمیز در خانواده هستند. بسیاری از آنها در دفاع از خود در مقابل بدرفتاری شوهر مرتکب جرم شده اند و سیستم قضائی هیچ حمایتی از این زنان به عمل نمی آورد.

مجازات های مرگ در پایان محاکمه های غیرعادلانه و در پشت درهای بسته صادر می شوند. این محاکمات با شکنجه برای وادار کردن زندانیان به اعترافات اجباری همراه می باشند.

زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی در نامه ای که در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۹۸ از زندان قرچک ارسال کرد به مسئله زنان متهم به قتل و محکوم به اعدام پرداخت. «در برخورد با بسیاری از زنان محکوم به قتل متوجه شدم درصد بیشترشان به جهت عدم امکان طلاق از همسرانشان پس از سال ها تحمل زندگی مشترکی آشفته که با توهین، ضرب و شتم و بعضاً شکنجه توسط همسرانشان همراه بوده است، با نقشه قبلی و یا به صورت ناگهانی مرتکب قتل همسرانشان شده اند. آن ها با این که خود را جنایتکار می دانستند، معتقد بودند اگر در دفعات مکرر شکایتی که از همسران شان داشتند، قاضی پرونده رضایت به طلاق شان می داد هرگز دست به جنایت نمی زدند.

۱۴۰۰ فروردین ۶, جمعه

سارا احمدی و همایون ژاوه،نوکیشان مسیحی جهت تحمل حبس احضار شدند

 

سارا احمدی و همایون ژاوه، نوکیشان مسیحی جهت تحمل حبس احضار شدند

خبرگزاری هرانا – روز جمعه ۲۹ اسفند ماه سال گذشته، سارا احمدی و همایون ژاوه، دو نوکیش مسیحی جهت تحمل دوران حبس به دادسرای اوین احضار شدند. این شهروندان در آبان‌ماه سال ۹۹ توسط دادگاه انقلاب تهران مجموعا به ۱۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند. حکم صادره توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران مجموعا به ۱۱ سال حبس تقلیل یافت و همچنین این افراد به عنوان مجازات تکمیلی به منع خروج از کشور و عضویت در احزاب و گروه‌های اجتماعی به مدت دو سال و ارائه خدمات عمومی رایگان به معلولین ذهنی به مدت ۶ ماه شامل روزی ۴ ساعت محکوم شدند.

سارا احمدی نوکیش مسیحی متولد ۱۳۵۷ و همسر وی همایون ژاوه متولد ۱۳۳۷ که از بیماری پارکینسون رنج میبرد، ساکن تهران هستند.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر:

ماده ۱۸: حق آزادی عقیده


۱۴۰۰ فروردین ۵, پنجشنبه

ژیلا کرم زاده مکوندی،فعال مدنی جهت تحمل حبس احضار شد

 

ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی جهت تحمل حبس احضار شد

ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی جهت تحمل محکومیت حبس به واحد اجرای احکام دادسرای شهید مقدس احضار شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی که پیشتر توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، با دریافت احضاریه ای جهت تحمل محکومیت حبس به واحد اجرای احکام دادسرای شهید مقدس فراخوانده شده است.

اواسط دی ماه ۱۳۹۹، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم ۶ سال حبس تعزیری صادره از سوی دادگاه بدوی علیه  این فعال مدنی را عیناً تأیید کرده بود.

با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص او قابل اجرا خواهد بود.

این فعال مدنی پیشتر توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به ۵ سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۱ سال حبس و در مجموع به تعزیری ۶ سال حبس محکوم شده بود.

روز سه شنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی ژیلا کرم زاده مکوندی را به همراه راحله راحمی پور فعال حقوق بشر در تهران بازداشت کردند.

این فعالان مدنی پس از بازداشت جهت انجام مراحل بازجویی به بازداشتگاه امنیتی اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل کردند.

پس از بازداشت، منازل این دو فعال مدنی توسط نیروهای امنیتی تفتیش و برخی از وسایل شخصی ازجمله تلفن همراه، تبلت و برخی وسایل شخصی آنها ضبط شده بود.

خانم مکوندی روز یکشنبه ۱۰ آذر ماه ۱۳۹۸، از بازداشت‌شدگان میتینگ پارک لاله با تأمین وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین به‌صورت موقت آزاد شد.

۱۴۰۰ فروردین ۳, سه‌شنبه

توییت عفو بین الملل برای آزادی فوری علی یونسی در نوروز ۱۴۰۰

 

توییت‌ عفو بین‌الملل برای آزادی فوری علی یونسی در نوروز ۱۴۰۰

علی یونسی نوروز را در حبس ناعادلانه و به دور از خانواده‌اش می‌گذراند. او تنها بر اساس ادعای داشتن نسبت خانوادگی با اعضای گروه‌های مخالف نظام، هدف بازداشت بی‌ضابطه قرار گرفته است.

مقامات ایران باید او را فورا و بدون و قید شرط آزاد کنند.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر:

ماده ۹: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی

۱۴۰۰ فروردین ۲, دوشنبه

خانواده قربانیان حکومت ایران در کنار زندان و قبرستان سفره هفت سین پهن کردند

 

خانواده قربانیان حکومت ایران در کنار زندان و قبرستان سفره هفت‌ سین پهن کردند

خانواده قربانیان حکومت ایران در کنار زندان و قبرستان سفره هفت‌ سین پهن کردند

۳۰/اسفند/۱۳۹۹
بهیه نامجو در کنار قبر فرزندش، نوید افکاری
خانواده برخی از قربانیان حکومت ایران با وجود تداوم فشارهای امنیتی، اقدام به برگزاری مراسم ویژه نوروز و گستردن سفره هفت سین در کنار قبر اعضای خانواده‌شان کرده‌اند.

فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، در ویدئویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، می‌گوید به همراه کشور رضایی، مادر آرشام رضایی، قصد داشتند سفره‌ هفت‌ سین در کنار زندان پهن کردند ولی «متاسفانه نگذاشتند آنجا بنشینیم».

بیشتر بخوانید

او با اشاره اینکه در محلی دورتر سفره هفت‌ سین را به یاد فرزندان زندانی‌شان پهن کرده‌اند، آرزو کرده است که سال آینده، «سال آزادی» برای ایرانیان باشد.

سهیل عربی عکاس و شهروند خبرنگار زندانی و برنده جایزه شهروند خبرنگار ۲۰۱۷ برای اتهام‌هایی چون «تبانی و تجمع علیه امنیت ملی» و « تبلیغ علیه نظام» تیر ماه ۹۹ به شش سال زندان محکوم شد.

در شبکه‌های اجتماعی همچنین تصویری از بهیه نامجو، مادر نوید افکاری منتشر شده است که با تصویری از فرزندش، در کنار قبر او که بر سر آن سفره هفت‌ سین گسترده شده، ایستاده است.

نوید افکاری به اتهام شرکت در اعتراض‌های مرداد ۹۷ شیراز و همچنین «قتل یک نیروی امنیتی وابسته به حراست شرکت آبفا» به نام حسن ترکمان در روز دوم مرداد ۷۷، به اعدام محکوم و حکم اعدام او روز ۲۲ شهریور اجرا شد.

بر اساس حکم دادگاه، وحید افکاری به ۵۴ سال و شش ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب افکاری به ۲۷ سال و سه ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده‌اند و خانواده او نیز کماکان تحت فشارهای امنیتی قرار دارند.

​در روزهای گذشته، تصاویری از گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی نیز منتشر شده بود که او را در حال تمیز کردن سنگ قبر فرزندش، ستار بهشتی نشان می‌داد.

ستار بهشتی، وبلاگ‌نويس و فعال کارگری منتقد حکومت، روز ۹ آبان توسط پليس سايبری ايران (فتا) به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی از طريق فعاليت در شبکه اجتماعی» بازداشت شد و در زندان کشته شد.

علاوه بر این، ۲۸ زندان سیاسی ساکن زندان‌های اوین، فشافویه و عادل آباد شیراز در بیانیه‌ای مشترکی نوشته‌اند که در اعتراض به رویکردهای جمهوری اسلامی و کشتار مردم معترض توسط حکومت، سه روز اول سال ۱۴۰۰ را در اعتصاب غذا به سر خواهند برد.

در این نامه با رویدادهایی چون کشته شدن سوختبران در سراوان، «سرکوب، کشتار، و خفقان اقلیت‌های قومی و مذهبی»، مرگ بهنام محجوبی، «کشته‌شدگان آبان ماه ۹۸ و اعدام زندانیانی چون نوید افکاری، مصطفی صالحی، محمد ثلاث»، حکومت ایران، سیستمی خودکامه توصیف شده است که «امنیتش را بر سرکوب میزان می‌کند».

زندانیان سیاسی در این نامه همچنین به وضعیت معیشت بد حاشیه‌نشیان و کارگران اشاره کرده و تاکید کرده‌اند که «در اعتراض به استبدادی که حتی در زندان هم در پی گسستن هر پیوندی‌ست و به جبر تبعید آواره‌ات می‌کند، اعتصاب غذا خواهیم کرد».

به روال معمول، در آستانه نوروز بسیاری از زندانیان سیاسی و روزنامه‌نگاران زندانی از امتیازاتی چون مرخصی محروم مانده‌اند و فشارهای امنیتی بر خانواده فعالان سیاسی ادامه دارد.

نامه ۱۸ زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج پیرامون تشدید آزار و اذیت زندانیان سیاسی

 

نامه ۱۸ زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج پیرامون تشدید آزار و اذیت زندانیان سیاسی

خبرگزاری هرانا – جعفر عظیم زاده، آرش صادقی، سعید ماسوری، حسن صادقی، محمد بنازاده امیرخیزی، افشین بایمانی، آرشام رضایی، مطلب احمدیان، سهیل عربی، ابوالقاسم فولادوند، نصرالله لشنی، بهنام موسیوند، رضا محمدحسینی، علی موسی نژاد فرکوش، فرهاد میثمی، محمدعلی منصوری، مهدی مسکین نواز و آرش نصری، ۱۸ زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامه‌ای سرگشاده نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و پرونده‌سازی متعدد علیه آنان اعتراض کرده‌اند.

بیشتر بخوانید

 امضاکنندگان این نامه ضمن بی اثر خواندن سرکوب و تبعید فعالین مدنی، این روند را بیانگر ترس و وحشت حاکمیت دانسته و گفته‌اند “به طور قطع همان‌طور که تاکنون بکارگیری سیاست‌های سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاست‌ها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.”

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هجده زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامه‌ای سرگشاده نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و پرونده‌سازی متعدد علیه آنان اعتراض کرده‌اند.

در بخشی از این نامه ضمن واکنش به انتقال زندانیان سیاسی به انفرادی، توهین و ضرب و شتم و پرونده‌سازی جدید علیه آنان آمده است: «بدیهی است چنین اقداماتی بیش از آن که حتی ذره‌ای موجب عقب‌نشینی ما زندانیان سیاسی در دفاع از حقوق انسانی‌مان بشود، بیانگر ترس و وحشت حکومت از فریاد عدالت‌خواهی ما و نتیجه بن‌بست لاعلاج سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که خود در آن گرفتار آمده‌اند. به طور قطع همان‌طور که تاکنون بکارگیری سیاست‌های سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاست‌ها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.»

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه می‌آید:

«نامه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج پیرامون تشدید آزار و اذیت زندانیان سیاسی

طی ماه‌های گذشته به رغم ادعاهای عالی‌ترین مقامات قضایی جمهوری اسلامی پیرامون رعایت حقوق زندانیان سیاسی چیزی که عملا و هر روزه در حال رخ دادن است نه ذره‌ای بهبود شرایط زندانیان، بلکه تشدید سرکوب و ضد انسانی‌تر کردن بیش از پیش شرایط آنان بوده است تا با بالا بردن هزینه زندان، مردم به جان آمده ایران و کنشگران سیاسی در سطح جامعه را مرعوب و مقهور سیاستهای سرکوب‌گرانه سازند.

انتقال به سلول انفرادی، توهین و تحقیر، ضرب و شتم، تشکیل پرونده‌های جدید و صدور احکام تازه و تبعید به زندانهای دور از محل سکونت و… از جمله روشهای اعمال فشار بر زندانیان و آزار و اذیت خانواده‌هایشان است که در ماه‌های اخیر شدیدتر و گسترده‌تر شده است.

نهادهای امنیتی و قضات وابسته به این نهادها آشکارا دریافته‌اند که زندان نه تنها مانع و بازدارنده مبارزات حق طلبانه زندانیان سیاسی نشده، که خود به محل و مجالی برای تداوم مبارزات و مقاومت آنان تبدیل شده و از پشت دیوارهای بلندش، هر بار صدای حق‌خواهی زندانیان و افتادن تشت رسوایی حاکمیت استبداد، بلندتر و رساتر به گوش ایرانیان و جهانیان می‌رسد.

آنان به خیال باطل گمان می‌برند با تشدید آزار سیستماتیک زندانیان و خانواده‌های آنان و تضییع هر چه خشن‌تر حقوق‌شان می‌توانند آنها را به سکوت و انفعال وادارند. بر این اساس است که تبعید زندانیان سیاسی به زندان‌های دور از محل سکونت و زندان‌هایی با جرایمی چون مواد مخدر و قتل و سرقت و… را توام با آزار و اذیت در حین انتقال در دستور قرار داده‌اند.

بدیهی است چنین اقداماتی بیش از آن که حتی ذره‌ای موجب عقب‌نشینی ما زندانیان سیاسی در دفاع از حقوق انسانی‌مان بشود، بیانگر ترس و وحشت حکومت از فریاد عدالت‌خواهی ما و نتیجه بن‌بست لاعلاج سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که خود در آن گرفتار آمده‌اند.

به طور قطع همان‌طور که تاکنون بکارگیری سیاست‌های سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاست‌ها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.

مطلب احمدیان، محمد بنازاده امیرخیزی، افشین بایمانی، آرشام رضایی، آرش صادقی، حسن صادقی، جعفر عظیم زاده، سهیل عربی، ابوالقاسم فولادوند، نصرالله لشنی، بهنام موسیوند، رضا محمدحسینی، سعید ماسوری، علی موسی نژاد فرکوش، فرهاد میثمی، محمد علی منصوری، مهدی مسکین نواز و آرش نصری

شنبه ۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۰ / زندان رجایی شهر کرج.»

۱۴۰۰ فروردین ۱, یکشنبه

خشونت علیه زنان؛قتل ۵ تن از جمله چهار زن یک خانواده در شهرستان کنگان

 اسفند ۲۹, ۱۳۹۹ 

خشونت علیه زنان؛ قتل ۵ تن از جمله چهار زن یک خانواده در شهرستان کنگان

خبرگزاری هرانا – شب پنجشنبه ۲۸ اسفندماه سه خواهر، مادربزرگ و خواستگار یکی از این دختران در شهرستان کنگان واقع در استان بوشهر، توسط پسرعموی دختران خانواده به قتل رسیدند. گفته می‌شود که این قتل‌ها به بهانه نوع پوشش و سبک زندگی دختران این خانواده صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب پنج‌شنبه ۲۸ اسفندماه ۱۳۹۹، سه خواهر، مادربزرگ و خواستگار یکی از این دختران در شهرستان کنگان واقع در استان بوشهر توسط پسرعموی دختران خانواده به قتل رسیدند.

این دختران که ۱۴، ۱۸ و ۲۱ ساله بودند، به همراه مادربزرگ ۷۵ ساله و خواستگار ۲۱ ساله یکی از این دختران که در زمان وقوع قتل در منزل این خانواده حضور داشته، به قتل رسیده‌اند.

منابع محلی در گفتگو با هرانا تائید کرده اند که انگیزه قتل، با توجه صحبتهای قبلی متهم در فضای مجازی، نوع پوشش این دختران و روابط آنان بوده و متهم در صحبت های خود مدعی شده است که پیشتر نیز در این خصوص به دختران هشدار داده است.

علی حسن پور، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان بوشهر صبح امروز ضمن تایید به قتل رسیدن این ۵ شهروند، انگیزه متهم را نارضایتی از نحوه رفتار و عملکرد این خانواده عنوان کرده است.

جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود.

این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، یا ارتکاب زنا. برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد داده است کافی‌ست.

در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند.

کسری نوری درویش گنابادی به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد

 

کسری نوری به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد

کسری نوری، درویش گنابادی که دوران محکومیت حبس را در زندان اوین طی می کرد به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، کسری نوری درویش گنابادی که صبح روز پنج شنبه ۲۸ اسفند ماه از زندان اوین خارج شده بود، شامگاه جمعه ۲۹ اسفندماه ۱۳۹۹، به بند سیاسی زندان عادل آباد شیراز منتقل شده است.

بر اساس گزارش دریافتی این درویش زندانی از طریق پرواز به شیراز اعزام شده و پس از آن به یک کلانتری در نزدیکی فرودگاه شیراز و سپس به زندان عادل آباد منتقل شده است.

آقای نوری پیشتر عصر روز شنبه ۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، از بند سیاسی زندان عادل آباد شیراز خارج شده بود.

او روز یکشنبه ۵ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، طی یک تماس تلفنی با خانواده از انتقالش به زندان اوین خبر داده بود.

پیشتر نیز مسئولان با درخواست انتقال این زندانی به یکی از زندان‌های استان تهران که محل اقامت خانواده  اوست، مخالفت کرده بودند.

کسری نوری، از مدیران وبسایت مجذوبان نور و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران در جریان واقعه گلستان هفتم بازداشت شده بود.

بازداشت او در سحرگاه ۱ اسفندماه ۱۳۹۶، به همراه صدها تن دیگر صورت گرفته بود.

این درویش گنابادی توسط قاضی احمدزاده، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۲ سال حبس تعزیری، ‏۷۴ ضربه شلاق، ‏۲ سال تبعید به ثلاث باباجانی، ‏۲ سال ممنوع‌الخروجی و ‏۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها و احزاب و دسته‌جات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانه‌ای محکوم شده بود.

در جلسه دادگاه رسیدگی اتهام های انتسابی علیه این درویش گنابادی «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، «اخلال در نظم و آسایش عمومی با توطئه‌ی قبلی و دسته‌جمعی»، «تمرد در برابر مأمورین حین انجام وظیفه»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ارتباط با کانال‌های ضدنظام»، «تخریب اموال عمومی و خصوصی» و «قدرت‌نمایی با سلاح سرد و گرم» عنوان شده است.

ابراز نگرانی آلمان از اعدام اقلیتهای مذهبی در ایران

 

ابراز نگرانی آلمان از اعدام اقلیت‌های مذهبی در ایران

 

نماینده آلمان در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل نسبت به تعداد زیاد اعدام‌ها از جمله اعدام معترضان سیاسی و اقلیت‌های مذهبی در ایران به‌شدت ابراز نگرانی کرد.

«محبت نیوز»- آلمان و فرانسه در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل، نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کردند.

نماینده آلمان روز سه‌شنبه وضعیت حقوق بشر در ایران را وخیم خواند و نسبت به تعداد زیاد اعدام‌ها از جمله اعدام معترضان سیاسی و اقلیت‌های مذهبی به‌شدت ابراز نگرانی کرد. او همچنین از عدم تحقیق درباره استفاده بی‌ضابطه از نیروی قهریه در اعتراضات آبان ۹۸ ابراز تاسف کرد.

همچنین فرانسه اعلام کرد خواهان بررسی قوانین خانواده و کیفری برای پایان دادن به تبعیض و خشونت علیه زنان و دختران است. نماینده فرانسه گفت بازداشت‌های خودسرانه و نقض اصول دادرسی عادلانه باید پایان یابند.

ایران باید مدافعان محیط زیست و مدافعان حقوق بشر زندانی را آزاد کند و به اعدام‌های بی‌ضابطه و اعدام کودکان خاتمه ده

نقش نوروز در هویت ایرانی

 

نقش نوروز در هویت ایرانی.

 نقش نوروز در هویت ایرانی

نقش نوروز در هویت ایرانی

نقش نوروز در هویت ایرانی

نقش نوروز در هویت ایرانی

ایران از جمله کشورهای دنیاست که از  تکثر فرهنگی و زبانی بالایی برخوردار است. نزدیک به ۸۰ زبان زنده در ایران تکلم می‌شود و این غیر از گویش‌ها و لهجه‌هاست. ایران همچنین برخوردار از باورمندان به مذاهب گوناگون است. از اسلام و زرتشتی گری و بهاییت و مسیحیت و یهودیت و شاخه‌های مختلف این ادیان گرفته تا ادیان کوچکتری همچون مندایی یا حتی سیک‌ها. این جدای از سنت‌های گوناگون مناطق مختلف ایران است؛ از آذربایجان و کردستان گرفته تا بلوچستان و خراسان و دیگر مناطق کشور. با چنین تکثر مذهبی، زبانی و قومی، «هویت ملی» برای کشور ایران، چگونه معنا پیدا می‌کند و عوامل قوام‌بخش به آن هویت ملی چه‌ هستند یا می‌توانند باشند و نوروز در این میان چه نقشی بازی می‌کند؟

درباره هویت ملی ایرانیان

شاید در ابتدا نیازمند آن باشیم که اساسا نسبت مفهوم هویت ملی با کشوری چون ایران را دریابیم و به این پرسش پاسخ دهیم که هویت ملی در ایران، هویتی شکل‌گرفته از اعصار قدیم است یا اینکه از دوران مشروطه به بعد و خصوصا در عهد رضاشاه تکمیل و تدوین یافت؟ برخی از پژوهشگران بر آن هستند که اگرچه مفهوم «هویت ملی» مفهومی مدرن است، اما کشورهایی چون ایران قبل از دوران مدرن برخوردار از «هویت تاریخی» بودند. «احمد اشرف» – پژوهشگر برجسته – بین دو مفهوم «هویت تاریخی ایرانی» و «هویت ملی ایرانی» تفاوت می‌گذارد و بر این باور است که که هویت تاریخی ایرانی «بر اساس شواهد بسیار» از دوران ساسانیان تنظیم و تدوین شده است و تا قرن نوزدهم میلادی به دفعات بازسازی شده تا اینکه در دوران مدرن به «هویت ملی ایرانی» تحول می‌یابد. (احمد اشرف، هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی، ترجمه و تدوین از حمید احمدی)

احمد اشرف در این باره می‌نویسد: «مفهوم تاریخی هویت ایرانی که در دوران ساسانیان بازسازی شده بود، در دوران اسلامی با نشیب و فرازهایی تحول پیدا کرد. در عصر صفوی تولدی دیگر یافت و در عصر جدید به صورت “هویت ملی ایرانی” ساخته و پرداخته شد. پس این سخن که هویت ملی امروزی ایرانی سابقه‌ای مثلا سه هزار ساله یا دو هزار و پانصد یا دوهزارساله دارد، سخنی گزاف است؛ چرا که این تصور از هویت ملی، مقوله‌ای کاملا تاریخی و متعلق به عصر جدید است و به این معنا سابقه‌ تاریخی در دوران‌های دیگر ندارد». (همان ، ص ۵۲)

احمد اشرف هویت ملی ایرانیان را هویت ایرانی نامیده و آن را در تاریخ ریشه‌دار می‌داند

احمد اشرف که نویسنده مدخل هویت ملی در دانشنامه معظم ایرانیکا نیز بوده است، در ادامه سخن خود متذکر این نکته می‌شود که نوین بودن مفهوم «هویت ملی ایرانی» به این معنا نیست که مفهوم «هویت ایرانی»، مسئله‌ای تقلیدی از غرب یا از «شگردهای استعمار» است. او در نهایت پیشنهاد می‌کند به جای مفهوم سوءتفاهم‌برانگیز هویت ملی از مفهوم هویت ایرانی استفاده کنیم که به باور او در طول قرون و اعصار، در حافظه جمعی مردم ساکن در سرزمین ایران، نقش بسته است. حال فارغ از تفاوت‌های ظریف مفهومی میان هویت ملی با هویت ایرانی، در ادامه این دو را جای یکدیگر استفاده می‌کنیم و از کاربرد هر دو یک معنا را افاده می‌کنیم.

نوروز در مقام یک چسب ملی

«حمید احمدی» – استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران – که چندین کتاب مختلف پیرامون مقوله هویت ملی تالیف و ترجمه کرده است، نوروز را «یکی از ارکان اساسی هویت ملی» در ایران می‌داند که «عامل همبستگی ایرانی» به شمار می‌آید. او در بیان اهمیت نوروز و اهمیت پیوند ایران با آن می‌گوید: «نوروز نه تنها در ایران کنونی، بلکه در فرای مرزهای آن، یعنی در حوزه‌ی تمدنی ایرانی، گرامی داشته می‌شود و همه‌ جهانیان نیز آن را نشانه‌ای از فرهنگ و میراث فرهنگی ایران می‌دانند».

به باور دو پژوهشگر در این مقاله نیز، نوروز به عنوان جشنی ملی و آیینی کهن در «ناخودآگاه فرهنگی» سرزمین ایران ریشه دوانده است و نمی‌توان به هیچ وجه آن را محدود و محصور به دوره خاصی از تاریخ دانست. آنان نوروز را «کهن‌ترین و برترین نماد فرهنگی ایران و مورد قبول و خوشایند» همه ایرانیان می‌دانند و از این رو بر این باور هستند که نوروز می‌تواند در زمینه «انسجام اجتماعی»، کارکرد بالایی در جهت نزدیکی اقوام ایرانی داشته باشد.

دکتر «فریدون وهمن» – استاد دانشگاه کپنهاگ در رشته زبان‌ها و ادیان کهن – نیز ضمن تاکید بر اینکه بیش از زبان یا نژاد یا مذهب مشترک، این تاریخ مشترک است که در شکل‌گیری هویت ملی موثر است، در بیان اهمیت نوروز در قوام‌بخشی به این هویت اینگونه می‌گوید: «هویت ملّی تجربیات و خاطرات مشترک تاریخی و تحولات اجتماعی است که مردم یک کشور سوای قومیت و مذهب و زبان از سر گذرانده‌اند…حال در میان سه هزار سال تاریخ با آن همه حوادث گوناگون… اگر به دنبال یک نقطه مشترک بگردیم که از کشاکش دوران و کهنه و نو شدن قرن‌ها جان سالم به‌در برده همین عید نوروز است. نهادی کهن که خود را از گزند روزگار محفوظ داشته و ثابت و پابرجا مانده. عید ملّی همه ایرانیان که سابقه‌ای سه چهارهزارساله دارد».

نوروز را جشنی مشترک میان اقوام ایرانی می‌دانند

تلاش برای انکار وحدت‌بخشی نوروز

علی‌رغم نظرات بالا، هستند پژوهشگرانی که صحبت کردن از «یک نوروز» در ایران را غیر ممکن می‌دانند و بر آن هستند تفاوت‌های بسیاری بین نوروزهای مناطق مختلف ایران وجود دارد. «ضیا صدرالاشرافی» که از باورمندان به چنین طرز فکری‌ست، دراین باره می‌گوید: «طبیعتا مراسم کردها با ‌‌‌‌‌‌آذربایجان متفاوت است. حتی در خود آذربایجان هم تنوع وجود دارد و با فارس‌ها متفاوت مراسم‌ گرفته می‌شود. مثلا فارس‌ها عمونوروز و حاجی‌فیروز دارند و ما اصلا به آن احساسی نداریم و آن را هم درک نمی‌کنیم. و این گونه مراسم‌ باعث تعجب هم می‌شود، ولی مراسمی هست که برای مردمانش محترم است و برای کسانیکه تسامح و مدارا داشته باشند هم بسیار زیباست. بنظر من همین بحث در میان لرها هم هست مراسم آنها هم فرق می‌کند، بلوچ‌ها و ترکمن‌ها هم همینطور هست».

در کنار نگاه‌‌هایی چون نگاه بالا که سعی می‌کنند نوروز را از عنصر وحدت‌بخش به مقوله‌ای با درک متفاوت در میان اقوام ایرانی فرو بکاهند، تلاش‌هایی نیز وجود دارد که سعی می‌کند ضمن تلاش مشابه با این نگاه، در عین‌حال مقولات اسلامی و شیعی را جایگزین آن کند. جمهوری اسلامی به رهبری آیت الله خامنه‌ای بارها تلاش کرده است به صورت غیرمستقیم نوروز را تحقیر و تخفیف کند. خامنه‌ای که احتمالا می‌داند زورش به نوروز نمی‌رسد، در چندین مورد در روزهای نخست عید نوروز، سعی کرده است آثار باستانی ایرانیان را تحقیر کند. او همچنین عبارت «نوروز باستانی» را تقبیح و رد کرد. به باور او: «نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومت‌های استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که به آن ‘نوروز باستانی’ می‌گویند! ‘نوروز’‌اش خوب است، ولی ‘باستانی’ ‌اش بد است!»

اما علی‌رغم این دسته از تلاش‌ها، به گفته دکتر «احسان یارشاطر» – موسس دانشنامه ایرانیکا – نوروز به علت «هاله تداعی‌های تاریخی‌اش» همچنان  جشنی ملی و«زیباترین و دوست داشتنی ترین جشن در میان ایرانیان» است. جشنی که به هویت ملی ایرانیان اساس می‌دهد و البته حتی جمهوری اسلامی هم توان خاموشی آن را نخواهد داشت.

۱۳۹۹ اسفند ۲۹, جمعه

محمدرضا حدادی،کودک-مجرم محکوم به اعدام؛پس از ۱۸ سال،دیگر توان تحمل حبس را ندارم

 اسفند ۲۸, ۱۳۹۹ 

محمدرضا حدادی، کودک-مجرم محکوم به اعدام؛ «پس از ۱۸ سال، دیگر توان تحمل حبس را ندارم»

خبرگزاری هرانا – محمدرضا حدادی، کودک-مجرم محکوم به اعدام محبوس در زندان عادل آباد شیراز طی نامه ای خطاب به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه خواستار ورود او و رسیدگی مجدد به پرونده خود شد. آقای حدادی در بخشی از این نامه نوشته است که فریب متهم دیگر را خورده و در ارتکاب جرم نقشی نداشته. این زندانی که متهم به ارتکاب قتل در سن ۱۵ سالگی است در هجدهمین سال حبس کماکان تحت حکم اعدام به سر می‌برد. حکم اعدام محمدرضا حدادی تاکنون بارها به مرحله اجرا رفته و متوقف شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدرضا حدادی، کودک-مجرم محکوم به اعدام طی نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه خواستار رسیدگی مجدد به پرونده خود شد.

آقای حدادی در بخشی از این نامه با اشاره به اینکه “فریب متهم دیگری را خورده و در ارتکاب جرم نقشی نداشته” می گوید: “اکنون مدت ۱۸ سال از کل دوران نوجوانی و جوانی ام را بدون مفهوم زندگی پشت میله های زندان و به امید اثبات بی گناهی و تظلم خواهی سپری می کنم”

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه می‌آید:

“به نام پروردگار عالمیان

با سلام

رئیس محترم قوه قضائیه برای یکبار هم که شده پس از ۱۸ سال تحمل حبس از دوران نوجوانی و جوانی من در زندان عادل آباد خواهشمندم برای اولین بار هم که شده جواب من را بدهید.

اینجانب محمدرضا حدادی فرزند نصرالله، متولد ۲۷ اسفند ۱۳۶۶ تحت سرپرستی مادرم قرار داشتم تا اینکه در مورخه ۲۸ مرداد ۸۲ در سن ۱۵ سالگی به قصد عزیمت به شیراز مسافر راننده ای شدم که قبل از من دو مسافر در خودرو سوار بودند و دو نفر دیگر هم در بین راه سوار شدند که راننده یکی از مسافرین را در محله ای به نام مظفرآباد پیاده کرد و در مسیر شیراز در حرکت بودم که با درخواست قضای حاجت یکی از مسافرین راننده در تنگه ابولحیات ایستاد و کسی که قضای حاجت داشت راننده را از پشت سر مجروح کرد و در محله دو نفر دیگر از مسافرین از اقوام پدری بنده بودند به قتل رسید. من در آن تاریکی شب از ترس و وحشت در سن ۱۵ سالگی شاهد این اتفاق بودم. تا اینکه توسط یکی از مسافران بنام مهدی ساسانی فرزند محمدعلی ۲۲ ساله ساکن خشت و کنارتخته، تهدید به قتل شدم که محمدتقی حدادی فرزند غلامرضا ۱۹ ساله و کریم حدادی فرزند کرامت ۱۸ ساله که از اقوام پدری بنده بودند مانع کشتن من توسط مهدی ساسانی شدند.

تا اینکه در زمان دستگیری در اداره آگاهی مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفتم و در دادگاه شهرستان کازرون توسط محمدتقی حدادی و مهدی ساسانی و مامور آگاهی سروان صدرالله حکمت پور اغفال شدم و اتهام محمدتقی حدادی که به واسطه تسمه پروانه راننده را خفه کرده بود را پذیرفتم و در زندان شهرستان کازرون متوجه شدم که آنها با وسوسه های واهی فریبم داده اند و جرم خودشان را به من انتساب داده اند.

من کاملا در این ماجرا بی تقصیر هستم و اکنون بعد از ۱۸ سال از بابت جرم ناکرده در ندامتگاه مرکزی شیراز عادل آباد به سر می برم. از جنابعالی تقاضامندم راسا به عنوان رئیس محترم دستگاه قضا به پرونده بنده ورود نمایید و مرا یاری کنید. رئیس محترم قوه قضائیه من قاتل نیستم لطفا صدای مرا بشنوید و مانع از اعدام یک بی گناه شوید. اکنون مدت ۱۸ سال از کل دوران نوجوانی و جوانی ام را بدون مفهوم زندگی پشت میله های زندان و به امید اثبات بی گناهی و تظلم خواهی سپری می کنم و هیچ یار و یاوری جز خدای متعال ندارم به فریادم برسید. به یگانگی خدای متعال سوگند یاد می کنم من کاملا در این ماجرا بی گناهم و دیگر توان تحمل حبس را ندارم. فان مع العسر یسرا”.

محمدرضا حدادی متولد ۲۷ اسفند ۱۳۶۶ در زمان دستگیری ۱۵ سال داشته و متهم به سرقت منجر به قتل است.

آقای حدادی در تحقیقات اولیه و در دادگاهی که در ۸ آبان ۱۳۸۲ برگزار شد اعتراف به سرقت و قتل کرده بود، اما در تاریخ ۱۶ آبان همان سال طی نامه‌ای به دادگاه نوشت که یکی از متهمین با وعده پرداخت پول از وی خواسته با توجه به صغر سن ارتکاب قتل را به عهده بگیرد.

این زندانی که در زمان بازداشت ۱۵ سال سن داشت همچنین نوشت که فریب متهم دیگر را خورده و در ارتکاب جرم نقشی نداشته است.حکم اعدام محمدرضا حدادی تاکنون دو بار ( سال ۸۹ و سال ۹۵) تا مرحله اجرا رفته اما متوقف شده است. به گفته پدرش، خانواده مقتول تقاضای اجرای حکم را کردند و به همین دلیل حکم به اجرای احکام رفته بود.

کسری نوری ، درویش گنابادی از زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شد

 اسفند ۲۹, ۱۳۹۹ 

کسری نوری، درویش گنابادی از زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شد

خبرگزاری هرانا – کسری نوری، درویش گنابادی زندانی صبح امروز جمعه ۲۹ اسفندماه از زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شد. آقای نوری پیشتر در تاریخ ۵ بهمن‌ماه طی یک تماس تلفنی با خانواده خود از انتقالش به زندان اوین خبر داده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز جمعه ۲۹ اسفندماه ۱۳۹۹، کسری نوری، درویش گنابادی از زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شد.

انتقال ناگهانی آقای نوری در روزهای پایانی سال و بی‌خبری از وضعیت او موجب نگرانی خانواده این درویش گنابادی زندانی شده است.

آقای نوری که دوران محکومیت خود را در زندان عادل آباد شیراز سپری می‌کرد، عصر روز شنبه ۴ بهمن‌ماه از بند سیاسی این زندان خارج و در تاریخ ۵ بهمن‌ماه طی یک تماس تلفنی با خانواده خود از انتقالش به زندان اوین خبر داده بود. پیش از این و با وجود درخواست آقای نوری برای انتقال به یکی از زندان‌های استان تهران که محل زندگی خانواده اوست، مخالفت شده بود.

کسری نوری، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران و از مدیران وبسایت مجذوبان نور در جریان واقعه گلستان هفتم در سحرگاه ۱ اسفندماه ۹۶ به همراه صدها تن دیگر از دروایش بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شد.

آقای نوری توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده به به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ‏۲ سال تبعید به ثلاث باباجانی، ‏۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ‏۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها و احزاب و دسته‌جات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانه‌ای محکوم شد. این حکم با توجه به عدم درخواست تجدیدنظر تایید و به وی ابلاغ شد.

با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۷ سال و نیم حبس تعزیری قابل اجرا است.

کسری نوری آذرماه سال ۹۸ از زندان تهران بزرگ به زندان عادل آباد شیراز منتقل شده بود و از آن زمان تا تا به امروز در بند امنیتی این زندان بسر می‌برد.

کسری نوری، متولد ۱۳۶۹ و مجرد است. وی پیشتر از سال ۱۳۹۰ تا میانه‌ی ۱۳۹۴ نیز به دلیل فعالیت رسانه‌ای برای درویشان گنابادی، یک دوره حبس در زندان‌های پلاک ۱۰۰ شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز و زندان اوین تهران را گذرانده بود.

۱۳۹۹ اسفند ۲۷, چهارشنبه

نسرین ستوده به مرخصی اعزام شد

 اسفند ۲۷, ۱۳۹۹ 

نسرین ستوده به مرخصی اعزام شد

خبرگزاری هرانا – نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر امروز چهارشنبه ۲۷ اسفندماه، از زندان قرچک ورامین به مرخصی اعزام شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۹، نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر از زندان قرچک ورامین به مرخصی اعزام شد.

اعزام به مرخصی خانم ستوده ساعتی پیش و در آستانه عید نوروز صورت گرفته است.

او پیش از این نیز در تاریخ ۱۹ دیماه به مرخصی استعلاجی اعزام شده و در تاریخ ۱ بهمن‌ماه با پایان ایام مرخصی جهت تحمل ادامه دوران محکومیت خود به زندان قرچک ورامین بازگشت.

نسرین ستوده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ در منزل خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. به گفته وکلای خانم ستوده حکم وی در مجموع ۳۸ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق برای ۲ پرونده باز؛ بابت پرونده اول ۵ سال زندان و بابت پرونده دوم ۳۳ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق به خود او ابلاغ شد.

در رابطه با پرونده دوم، خانم ستوده در جلسه دادگاهی که در تاریخ ۹ دی ۹۷ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد به صورت غیابی از بابت هفت عنوان اتهامی از جمله «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، عضویت موثر در گروهک غیرقانونی و ضد امنیتی کانون مدافعان حقوق بشر، لگام (حذف اعدام) و شورای ملی صلح، تشویق مردم به فساد و فحشا و فراهم آوردن موجبات آن و ظاهر شدن بدون حجاب شرعی در محل شعبه بازپرسی، اخلال در نظم و آسایش عمومی و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» جمعاً به ۳۳ سال حبس و تحمل ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. در این پرونده طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۲ سال از محکومیت ۳۳ ساله او به عنوان مجازات اشد قابل اجرا بوده که در حال تحمل آن است.

خانم ستوده نهایتا در تاریخ ۲۹ مهرماه امسال از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

لازم به ذکر است نسرین ستوده پیش از این نیز در شهریورماه سال ۸۹ نیز بازداشت و به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش یافت. وی از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، در زندان اوین به سر برده است.

نسرین ستوده ۵۷ ساله و مادر دو فرزند به نام‌های مهرآوه و نیما است.